پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
آیا برای رفاه و هنگام خوشی و لذت، هیچ چیزی از جان و مال خود را فدا نمیکنید؟! در این دنیا، چیزی به رایگان به دست نمیآید!
*- آیا ابتدا یک نظریۀ نادرست را فرض حتمی و قطعی میگیرید و سپس بر اساس آن طرح سؤال یا شبهه مینمایید؟! چه کسی گفته که انسان باید همه چیزش را فدای امام کند؟!
امامان علیهم السلام نیز خودشان هر چه از جان و مال داشتند را فدای خداوند سبحان نمودند، چرا که هر چه هست مال اوست، هر چه داریم امانت است، و بازگشت به سوی اوست.
یک - باید دقت نماییم که آدمی در این دنیا، به جز "جان و مال" چیزی ندارد؛ جانش همان حیات او در دنیاست، و دیگر هر چه دارد، از بدن، سلامتی، خانواده، ثروت، شهرت، اعتبار و ...، همه اموال (دارایی)های او محسوب میگردند.
دو - دقت شود که آدمی چه بداند و یا نداند و چه بخواهد و چه نخواهد، هر چه از جان و مال دارد را در راه محبوب یا محبوبهای خودش و در راستای محبّت به محبوب غاییاش، قربانی و فدا میکند.
اصل قربانی که از همان زمان فرزندان آدم علیه السلام، [هابیل و قابیل] واجب شد، برای این است که آدمی متذکر شود: «هر لحظه در حال قربانی کردن جان و مالش میباشد» منتهی مهم این است که چه چیزی را و چگونه، در راه کدام هدف، محبوب و إلهی قربانی مینماید؟!
●- آدمی برای به دست آوردن یک لقمه نان، یا خرید یک جفت کفش؛ ابتدا جان، توان و بخش قابل توجهی از عمرش را در راه کسب معاش فدا میکند؛ سپس پولی به دست میآورد و چند ساعت دیگر از عمرش و پولش را فدای خرید نان یا کفش مینماید؛ همان را نیز فدای سلامتی و راحتی خود میکند. قیمت یک نان، برابر است با قیمت ریالی آن، به اضافه عمری که برای تهیه پول و خریدش صرف شده است!
●- برخی برای همان یک لقمه نان چربتر، لباس زیباتر و راحتی و لذت بیشتر، حتی دین، دنیا، آخرت، شخصیت و آبروی خود را نیز فدا میکنند؛ اما برخی دیگر که عاقل و مؤمن میباشند، همه چیز را در راستای محبّت خدا دوست دارند، طبق نقشۀ راهی که او داده زندگی میکنند، و هر چه دارند را برای او در طَبَق اخلاص گذاشته، به میدان میآورند و فدای راه او میکنند؛ و البته پر برکت شده و برای خودشان باقی میماند؛ چرا که آنان هر چه دارند را به خدای غنی و کریم میفروشند، نه به شیاطین ورشکسته، بدهکار و فریبکار از انس و جنّ؛ و البته خدا هم خوب و گران میخرد: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ - همانا خداوند از مؤمنین (نه از همگان) جانها و مالهایشان را میخرد، به بهای این که بهشت مال آنان باشد» (التّوبة، 111)
خوشی و لذت
رفاه و راحت و نیز خوشی و لذت، حق آدمی میباشد؛ تمام اسلام و احکامش، برای همین برخورداری از زندگی پاک (حیات طیبه) آمده که به سعادت ابدی میانجامد؛ اما آدمی باید ابتدا معنا و مصداق رفاه، خوشی و لذت را بداند، و گمان ننماید که هر زودگذری که بر اساس هوای نفس حیوانی، و از روی تکبر میخواهد، رفاه، خوشی و لذت میباشد!
برخی از حرام لذت میبرند و گمان دارند که با کسب و اندوختههای حرام، به رفاه و راحت میرسند؛ در حالی که هر حرامی، "ظلم به خود و دیگران" میباشد!
*- قدرتمندان در جهان، ثروت و راحت خود را در سرمایههای دیگران میبینند و تمامی جنگهای نرم و سخت آنها، برای چپاول ثروت دیگران میباشد؛ اگر هر چه دارید را خودتان دو دستی تقدیم نمایید و پشتش تعظیم نیز بنمایید، هیچ جنگی رخ نمیدهد، چرا که پیش از جنگ تسلیم شدهاید و به بندگی و اسارت درآمدهاید و از ترس مرگ، خودکشی نمودهاید!
*- سرمایهداران زورگو، اختلاسگران، کلاهبرداران در قالب شرکتهای بزرگ و کوچک و یا معاملات، محتکران، گرانفروشان و ... نیز برای رفاه، خوشی و لذت بیشتر دست به این جنایات میزنند!
*- افراد عادی نیز به بهانۀ رفاه، خوشی و لذت بیشتر، فاسق میشوند و هر گونه فسادی را برای خود جایز میشمارند!
●- اما، آیا میتوان آن چه به ضرر دنیا و آخرت خود و دیگران تمامی میشود - آن چه مغایر با شئونات انسان میباشد - آن چه نظم و امنیّت عمومی را با چالش مواجه میکند - آن چه ظلم به خود و دیگران میباشد - و در نهایت آن چه فساد (تباهی) میآورد، لذتش کوتاه، اما درد و رنجش دائمی است را «رفاه، خوشی، تفریح و لذت» نامید؟!
اومانیسم
مردمان، بر اثر القائات گمان میکنند که حکومتها، احزاب و افراد کافر، پیرو مکاتب و ایسمهای گوناگون میباشند، و حال آن که زیر ساخت اعتقادی آنها مادهگرایی (ماتریالیسم)، و زیر ساخت رفتاری آنها، "اومانیسم" میباشد.
به زبان ساده، "اومانیسم" میگوید: «آن چه اصالت دارد، شخص انسان میباشد و کمال انسان، در رفاه و لذت فردی اوست!»
در این دیدگاه، هیچ ارزش و ضد ارزشی وجود ندارد، نه عقل حجّیت دارد و نه اخلاق مفهوم و ارزشی دارد و قوانین نیز هیچ حقانیت و اصالتی ندارند، بلکه برای ضرورت جهت رفاه و لذت بیشتر وضع شدهاند و همه اعتباری میباشند!
بر این اساس، اگر آدمی میتواند برای رفاه و لذت بیشتر خود، آدم بکشد، قتل عام کند، کودک کُشی راه بیندازد، تجاوز و چپاول کند و فساد نماید، هیچ اشکالی ندارد؛ و اگر با این جنایات مخالفت میکند، از انجام آنها پرهیز مینماید، و یا قوانینی برای جلوگیری وضع مینماید و ...، همه ضرورتهایی برای رسیدن به همان رفاه و لذت شخصی بیشتر میباشد، نه به حکم عقل، فطرت، انسانیت و اخلاق؛ لذا هیچ کدام اصالتی ندارند و همه اعتباری و قراردادی میباشند!
نکتۀ بسیار مهم
پس از گذر از این مباحث، لازم است توجه داشته باشیم که چه اموری مانع از رفاه، خوشی و لذّت سالم انسان و جوامع بشری گردیده است؟!
اگر چه در جبهۀ ضد تبلیغ علیه اسلام -که دین خداست نه یک مکتب مندرآوری- بسیار القا میکنند که اسلام و به ویژه تشیع، با رفاه و لذت مخالف است و مانع از آن میگردد؛ اما تردیدی نیست که این طمع دشمنان دنیاپرست است که هر گونه رفاه مردمان را از بین برده و مانع میشوند، و هرگونه خوشی و لذت را به کام آنان تلخ میکنند!
●- اگر دشمنان با شما کاری نداشته باشند، به جان و مال و نوامیس مادی و معنوی شما طمع نداشته باشند، به شما حمله نکنند، برای استیلای نظام سلطه و بردهداری اقدام نکنند، چه نیازی میماند که کسی جان و مالش را در راه ایستادگی و مقابله با ظلم، در راه خدا به میدان بیاورد؟! بلکه در کمال رفاه و راحت، از مواهب الهی، در راه تقرب بیشتر به خودش بهره میبرد و به حکم عقل سلیم و شریف، و با اخلاص قلبی و بصیرت تمام، و به فرمان خدا میگوید:
«قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» (الأنعام، 162)
- بگو: مسلماً نماز و عبادتم و زندگى كردن و مرگم براى خدا پروردگار جهانيان است * [كه] او را شريكى نيست و بر اين [كار] دستور يافتهام و من نخستين مسلمانم (در مسلمانی بر همه سبقت دارم).
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
چرا انسان باید همه چیزش را فدای امام کند و سختی بکشد؟ خب من هم حق دارم برای خودم خوش باشم زندگی کنم؟!
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/12174.html
کلمات کلیدی:
گوناگون