درس اخلاق از قرآن مجید / 87 - 14 فرمان تبیین شده در یک سوره، برای سعادت فردی و اجتماعی در دنیا و رستگاری در آخرت - بخش اول: + صوت (10:29 دقیقه)
اعوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
قرآن مجید، کتابی است که از سوی پروردگار عالم، به آخرین پیامبرش حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله، برای هدایت بندگانش نازل شده است، لذا سراسر علم، معرفت، حکمت، تذکر، بشارت و انذار میباشد؛ اما در سورۀ الإسراء، دستور العملهایی را برای سعادت فردی و اجتماعی انسان و رستگاری در آخرت بیان نموده است.
این دستورالعملها، از نوع احکام فقهی مانند: نماز، تلاوت قرآن کریم، روزه، حجّ، جهاد و انواع زکاتها نمیباشند، بلکه تماماً اخلاقی (اتخاذ مواضع) و رفتاری میباشند.
بدیهی است که هر مسلمانی باید آنها را با دقت و توجه لازم، مکرر بخواند و یقین داشته باشد این «نقشۀ راه سعادت» است و در رعایت آنها بکوشد.
*- «لَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَخْذُولًا» (22)
- با الله، إله دیگر قرار مده که [در دنیا و آخرت]، نکوهیده و پست (و بی یار و یاور) شوی (بنشینی).
الف - اولین دستور برای رشد و کمال انسان، همان توحید است و موحد بودن، مستلزم شریک نگرفتن برای اوست. برخی گمان دارند که إله و معبود دیگر، یعنی کسی بتی را نیز بپرستد یا از طاغوتی اطاعت نماید، اما فرمود که برخی، هوای نفس خود را إله قرار میدارند.
«وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا» (23)
- پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكی كنيد، هر گاه يكی از آنها - يا هر دو آنها - نزد تو، به سن پيری برسند كمترين اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فرياد مزن، و گفتار لطيف و سنجيده بزرگوارانه به آنها بگو.
ب - در آیۀ پیشین، به «اولوهیت» اشاره شد و در این آیه به «عبودیت» اشاره دارد و فرقشان در پرستش و بندگی میباشد. اما نکتۀ مهم این است که پس از امر به نپرسیدن هر کسی یا هر چیزی به غیر از او، نیکی به والدین را امر فرمود؛ چنان که خالق اوست و اولین واسطه در پدید آمدن انسان، پدر و مادر میباشند.
کمترین حد نیکی، در گفتار است که باید با پرهیز از تندی و فریاد، ملایم، لطیف، خوشایند و بزرگوارانه باشد؛ به ویژه وقتی دوران پیری و ضعف آنها فرا میرسد.
«وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا» (24)
- بالهای تواضع خويش را در برابرشان از روی رحمت فرود آر، و بگو پروردگارا همانگونه كه آنها مرا در كوچكی تربيت كردند مشمول رحمتشان قرارده.
ج - فهم بهتر و بیشتر آیه، مستلزم توجه به دو واژۀ «رحمت» و «ربّ» میباشد.
معنی «رحمت»، بسیار وسیع و فراتر از مهربانی [رأفت] میباشد؛ «رحمت» یعنی وجود بخشی. فرمود: «وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ - رحمت من، همه چیز را فرا گرفته است» (الأعراف، 156)، چرا که به هر چیزی، ابتدا وجود میبخشد.
و اما «ربوبیّت»، یعنی تملک نمودن، در اختیار گرفتن، اداره نمودن و تربیت امور.
فرمود: نه متکبرانه، بلکه بسیار متواضعانه و افتاده، بر آنان رحمت آور باشد، یعنی وجودبخش باش، مشکلشان را مرتفع ساز، خوشحالشان کن، امیدبخش باش و بر آنان بیفزای. و سپس دست به دعا بلند کن و بگو: «همانگونه که آنها مرا در کودکی ربوبیّت (اداره و تربیت) کردند، تو مشول رحمتشان قرار بده.
«رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا» (25)
- پروردگار شما از درون دلهای شما آگاه است (اگر لغزشی در اين زمينه داشتيد و جبران كرديد شما را عفو میكند چرا كه) هر گاه صالح باشيد او توبه كنندگان را میبخشد.
د - اگر تا کنون به این تکلیف مهم الهی توجه لازم را نداشتید و بارها غفلت نمودهاید، حتماً و سریع برگردید، اسغفار، توبه و اصلاح نمایید؛ چه آنها در قید حیات باشند یا نباشند. خداوند منّان، بخشنده [غفور] است و بازگشت کنندگان را میبخشد.
«وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا» (26)
- و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه تبذیر مکن.
ھ - برخی گمان دارند که هر گونه نیکی و رسیدگی به دیگران، یک امر مستحبی است که اگر انجام دهند، ثواب دارد و میتوانند انجام ندهند! اما میفرماید که اینها «حق و حقوقی» نزد تو دارند که باید ادا شود و البته خویشان، اولویت دارند و سپس افتادگان و در راه ماندگان.
نکتۀ بعدی، پرهیز از «تبذیر» میباشد. «اسراف» زیادهروی در مصرف است؛ اما تبذیر، به معنای «پاشیدن بذر»، مصرف كردن مال، به صورت غير منطقى و نارواست. یا به فارسی «ريخت و پاش» غیر منطقی که بذر بیعدالتی و ناشکری را میپاشد.
«إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا» (27)
- بی تردید تبذیر کنندگان، برادران شیاطیناند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است.
و - برخی شاید برخی گمان کنند که حالا کمی ولخرجی و ریخت و پاش غیر منطقی، زیاد هم اشکال ندارد؛ اما خداوند متعال برای توصیف این رفتار، فرمود: «تبذیر کنندگان، برادران شیطاناند و شیطان همواره به پرورگارش ناسپاس است» و برادر، بسیار نزدیکتر از دوست، همکار و شریک میباشد.
«وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا» (28)
- و هر گاه از آنها (يعنی مستمندان) روی برتابی و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی (تا گشايشی در كارت پديد آيد و به آنها كمك كنی) با گفتار نرم و آميخته لطف با آنها سخن بگو.
ز - شاید از خویشان کسی گرفتار باشد و به کمک شما نیاز داشته باشد، یا هم چنین سایر مستمندان، اما شما نتوانید و یا به دلایل درستی نخواهید فعلاً نیاز آنها را برطرف نمایید؛ اما این دلیل نمیشود که از آنان روی بگردانید؛ دوری گزینید، قطع ارتباط کنید و یا با تندی با آنها برخورد نمایید؛ بلکه با گفتاری نرم و خوشایند با آنها سخن بگویید؛ تحقیر نشوند، آبرویشان نریزد، گلهمند نگردند. خوب حرف زدن، هزینه ندارد.
«وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» (29)
- هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حد آن را مگشا تا مورد سرزنش قرار گيری و از كار فرو مانی.
ح - افراط و تفریط در هر امری نکوهیده و نشانۀ حماقت میباشد؛ لذا هنگام بخشش نیز نه چنان دستان خود را ببند که چیزی از آن نچکد و نه آنقدر باز کن که چیزی در آن نماند و برایت پشیمانی نیاورد.
«إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا» (30)
- یقیناً پروردگارت رزق را برای هر که بخواهد وسعت میدهد، و [برای هر که بخواهد] تنگ میگیرد؛ زیرا او به [مصلحت] بندگانش آگاه و بیناست.
ی - برخی اندیشۀ قارونی دارند و گمان میکنند که دارایی و ثروت آنها، فقط از علم، هنر، صنعت، فکر و برنامهریزی و تلاش خودشان است و اگر کسی گرفتار شد نیز فقط به خاطر آن است که مانند او درایت و هنر نداشته است! و اگر کمکی به کسی بکنند، گمان دارند که رازق او شدهاند! در حالی که رازق خداوند متعال است، مالکیّت و ربوبیّت به او اختصاص دارد و از آن چه بندگانش میکنند خبر دارد و به احوال آنان آگاه است.
(ادامه در بخش دوم)
- تعداد بازدید : 107
- 3 اردیبهشت 1403
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اخلاق