ایرانپیان – یادداشت/ کشور ما، جزو مناطق نیمه خشک و خشک جهان محسوب میگردد، چرا که میزان بارکش آن کم است.
البته این مصیبت نیست، چرا که یک منطقه بارش زیاد دارد، یک منطقه نفت زیاد دارد، یک منطقه کوهستانی است و یک منطقه سواحل بسیار گستردهای دارد، مانند سواحل شمالی ما با دریای خزر و سواحل جنوبی ما با خیلج فارس و دریای عمان.
مناطق نیمه خشک و خشک هم در جهان بسیار است، از جمله تمامی کشورهای حاشیهی خلیج فارس و سایر کشورهای عربی. منتهی چارههایی به جز توسل به مراجعشان میاندیشند. نهر و کانال و سد ایجاد میکنند و دستگاههای بزرگ آب شیرین کُن نصب میکنند و ... .
اما ما ابتدا دست به دامن مراجع عظام تقلید شده و از آنان میخواهیم که نسبت به کمبود آب و معصیت اسراف و هم چنین ضرورت صرفهجویی و قناعت به مردم متذکر گردند.
البته این نه تنها کار نکوهیده نیست، بلکه بسیار هم خوب است. خودش اذعان به این است که نقش آنان، به خاطر اعتقادات مردم مسلمان ما، به مراتب بیشتر از سایر سرمایهگزاریها، برنامهها و روشهای فرهنگی ما میباشد که معمولاً به فرهنگسازی در سبک زندگی اختصاص نمییابد.
اما دو نکته مهم در این توسل به مراجع برای صرفهجویی قابل توجه و تأمل است:
یک – چطور دولتها و سیاستگزاران و مسئولین، ظرف 35 سال که با انواع اقسام مشکلات و کمبودها، به خاطر جریان انقلاب تا پیروزی، جنگ داخلی، جنگ خارجی، تحریم شدید خارجی و تشدید آن و ...، مواجه بوده و هستیم، نتوانستند «صرفهجویی» به ویژه در مصرف آب، برق، نان و بنزین را فرهنگسازی و نهادینه کنند؟!
چگونه است که رفتارهای ناهنجار اجتماعی، ارتباطات گسترده در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، بدحجابی، ساپورت پوشی، تشریفات و مراسم آن چنانیِ خرافی و ...، سریعاً رایج شده و چنان نهادینه میشود که گویی چندین قرن در این کشور رایج بوده است؛ اما فرهنگ صرفهجویی اصلاً نهادینه نمیشود؟
چرا غربزدگی، استعمار زدگی، بُت نشان دادن آنها، رواج اندیشهها و فرهنگ منحط غرب و ...، ملاک، شاخص و شخصیت است، اما برای صرفهجویی، که در غرب به شدت متداول است، تقلید نشده و به مراجع تقلید متوسل میشوند؟
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ما، مرتب در خصوص ضرورت بازگشت به دوران خاتمی و نیز حذف فیلترینگ به ویژه از فیس بوک و ....، سخنرانی میکند، خب یک بار هم در مورد فرهنگ صرفهجویی و ضرورت و نقش آن صحبت کند. مگر راجع به فیس بوک، یا این فیلمهای سینماییِ ...، سراغ مراجع رفتهاند که حالا برای صرفهجویی در مصرف آب به آنان متوسل شدهاند؟!
چطور شد که برای ارتقای فرهنگ و ارتباطات اجتماعی، متوسل به فیس بوک می شوند و برای صرفه جویی در آب و برق متوسل به مراجع عظام؟
دو – الحمدلله که دولت با تمام تِزهایش در بارهی «دولت دینی و دین دولتی»، متوجه شده است که دست آخر برای مسئولیتهای دولتی نیز باید متوسل به علما، فقها و مراجع عظام تقلید شوند، اما فراموش نشود که این مراجع عظام، همانهایی هستند که از ابتدا تا کنون معاملات ربوی را حرام اعلام کردهاند – بسیاری از سودهای بانکی را ربوی بر شمردهاند – جریمه دیرکردی که سازمانهای دولتی وصول میکنند را مصداق ربا و حرام بر شمردهاند – علیه تهاجم فرهنگی، به ویژه در عرصهی «هنر» مکرر متذکر شدهاند – علیه فرهنگ منحط فساد و فحشا، مکرر هشدار دادهاند و ... .
پس، خوب است دولت اسلامی ابتدا خودش به مراجع تأسی کند و تذکرات آنان را در هر زمینه و موضوعی جدّی بگیرد و سپس در مسئلهای مانند آب و برق نیز اگر لازم شد، به آنها متوسل گردد. و البته مردم، طبق همیشه و منطبق با فرهنگ خود، همیشه به نصایح، تذکرات و دستورهای مراجع عظام تقلید خود، توجه و عمل میکنند، به ویژه در صرفهجویی و پرهیز اسراف، بالاخص در مورد آب، برق و نان.