شایعات رایج – به خاطر کشتار مردم ایران به دست امام حسن و امام حسین (ع) دچار تردید و شبهه شدم. ما قبلاً در روضه و سینهزنی شرکت میکردیم، اما اکنون ...؟ تعداد کسانی که این حرفها را میزنند بسیار زیاد است، مگر چند نفر میتوانند اشتباه کرده باشند؟ پاسخهای علمای نیز همه شبیه به هم است – برخی نیز داعش را به همان حملات تشبیه میکنند!
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: کاربران گرامی و همه عزیزان بدانند که با نزدیک شدن ماه محرم و ایام عزاداری برای ماجرا و فاجعهی کربلا، هجمهی این شبهات بیشتر و بیشتر خواهد شد. چرا که از یک سو این جریان ادامه دارد، و همیشه یزیدیان و حسینیان مقابل هم قرار میگیرند و از سویی دیگر، از عشق و علاقه این مردم به امام حسین علیهالسلام [که در عزاداریها جلوه میکند] میترسند و نفرت دارند و دوست دارند همه یزیدی باشند.
الف – همیشهی تاریخ گفته و ثبت شده که حمله اعراب به ایران، در زمان خلافت خلیفه دوم عمر بوده است. اگر قرار بود در آن دوره به فرامین، رهنودها و نصایح اهل بیت علیهم السلام وقعی بگذارند، حکومت را غصب نمیکردند.
به وقتش اگر به کارشان بیاید، شعار میدهند که شما ایرانیها به شمشیر عمر مسلمان شدید، پس چرا علی علی میگویید؟ حالا چه شده که ناگهان گفته میشود: "کشتار مردم ایران به دست امام حسن و امام حسین (ع)؟! خب کیست که این مرض و غرض زهرآلود را نفهمد؟ تردید ننمایید که این عده هیچگاه حسنی و حسینی نبودهاند، چه رسد به این که عزاداری نیز کرده باشند و اهل روضه و سینهزنی هم باشند، وگرنه، اگر به اهل بیت (ع) معرفت هم نداشتند، این قدر هم به تاریخ و وقایع جاهل نمیبودند. پس:
«فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ» (البقره، 10)
ترجمه: در دلهاى آنها بيماريى (از كفر و شك و نفاق) است، خدا هم بر بيماريشان بيفزود و بيفزايد و آنها را در مقابل آنكه دروغ مى گفتند عذابى دردناك است.
ب – همه میدانند و میدانیم، اعراب پس از نقض بیعتی که با رسولالله صلوات الله علیه و آله نمودند و غصب خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام به ایران حمله کردند، پس ربطی به اسلام ندارد. حال اگر کسی بگوید: "قتل ایرانیان به دست امام حسن و امام حسین ع"، واقعاً از کفر و شرک و نفاق گذشته و یک مرض، غرض، بغض و کینهی قلبی است. حضرت امیرالؤمنین علیهالسلام، حتی در زمان حکومت خودشان که جنگهایی چون نهروان و صفین به ایشان تحمیل شد، به حسنین علیهماالسلام اجازه شرکت در جنگ ندادند.
ج – کثرت و زیادت تعداد کسانی که یک حرف را میزنند، اصلاً شاخصی برای "حق و حقانیت" نمیباشد. در هر حال قابل انکار نیست که کثرت کسانی که حکومت حضرت امیرالمؤمنین علیهاسلام را نمیخواستند، تعداد طرفداران معاویه و بالتبع تعداد یاران یزید، زیادتر بودند که آن فجایع رخ داد، چنان چه امروزه نیز تعداد امریکاییها، به اضافه متحدین اروپایی، به اضافه نوکران عربی، به اضافه خودفروختگان ستون پنجمی در داخل هر ملتی. و البته این کثرت امروزه دیگر فقط به کثرت نفرات نیست، بلکه کثرت امکانات نیز هست. یک شبهه را ایجاد میکنند و سپس توسط پیامک، وایبر، واتسآپ و ... رواج میدهند و به مخاطبین القا میکنند که همه همین را میگویند. حال آن که اگر واقعاً همه نیز چنین بگویند، دلیل نمیشود که "حق" هم با آنها باشد. وقتی پیامبران به سوی اقوام ارسال میشدند، اکثریت قریب به اتفاق کافر بودند و آنها تنها بودند، حال چه بگویند؟ بگویند: همه کفر میگویند، پس حق با آنهاست؟!
د – بر کسی پوشیده نیست که گروهکهایی چون القاعده، طالبان، تکفیری، سلفی، داعشی ... که همه زیر مجموعه وهابیت هستند، گروههای ساخته شدهی امریکا – انگلیس و اسرائیل میباشند، چنان چه اساساً بنیانگذار وهابیت نیز انگلیس بود.
حال امریکا سعی دارد که در رواج اسلامهراسی در امریکا و اروپا و جهان از یک سو و نیز انداختن مسلمانان به جان یک دیگر و زمینهسازی حضور نظامی خود در کشورهای اسلامی، آنها را مسلمان جا بزند، آیا یک عده هم باید فریب بخورند و همان شعارهای امریکا پسند را بدهند؟!
این سیاست امریکا جدید نیست، همه تأسی به همان معاویه و یزید است، آیا معاویه در جنگ صفین، پس از تحمل شکستی سخت، حیله نکرد تا قرآن بر سر نیزه بگیرند و زیر پوشش قرآن جنایت کنند؟! آیا حکم قتل امام حسین علیهالسلام، به نام اسلام صادر نشد؟
ﻫ – اگر اعتقادات مردم، معلول جنگ باشد [مثل مسلمانی به خاطر حمله اعراب به ایران]:
اول: آن که باید "عقل و علم" تعطیل اعلام شود و این اهانت به شعور مردم و به ویژه ایرانیان است.
دوم: آن که باید همه مردم مسلمان میشدند که نشدند، بسیاری زرتشتی یا ... باقی ماندند، مگر این که بگویند ما آن موقع فرار کرده بودیم.
سوم: آن که نمیشود مسلمانی مردمی پس از 14 قرن معلول آن جنگ باشد، ولی عدهی زیادی از ایرانیهای امروز غیر مسلمان باشند. بیدینی اینها معلول کدام جنگ است؟!
چهارم: آن که اگر دین و اعتقادات معلول جنگ بود، باید ما ایرانیان امروز همه به دین مغولها (که خودشان نیز پس از حمله به ایران مسلمان شدند) میبودیم و یا به دین انگلیسیها و امریکاییها.
جنایات انگلیسها و امریکاییها در دو قرن اخیر، به مراتب بیشتر، شدیدتر، هولناکتر و فراگیرتر از حمله اعراب بود، پس چرا مردم پس از 1400 سال، با شعار الله اکبر و یک شعور دینی – مذهبی – اعتقادی و سیاسی بالا و عمیق، مقابل امریکا ایستادند و مرگ بر امریکا گفتند؟!
شباهت پاسخهای علما:
میگویند: "پاسخهای علما همه شبیه به هم است"، تا اذهان عمومی را قبل از شنیدن پاسخها، ایزوله کرده باشند و مقاومت ادراکی ایجاد کنند.
اولاً: پاسخ یک سؤال و شبهه واحد، همیشه واحد است و لزومی ندارد هر بار که مطرح میشود، پاسخ متفاوتی داده شود. تا قیامت هم بپرسند: دو ضرب در دو چند میشود؟ پاسخش عدد چهار است و سه یا پنج نمیشود - تا قیامت هم بپرسند: چند خدا؟ پاسخش خدای واحد و احد است – تا قیامت هم بپرسند: اسلام امریکایی یا اسلام ناب محمدی (ص)، پاسخ یکی است.
ثانیاً، مگر شبهات اینها جدید است؟ همان حرفها، همان روشها، همان تاکتیکها، همان شبهاتی را مطرح میکنند و همان جنایاتی را مرتکب میشوند که سیصد یا هزار سال پیش یا حتی قبل از اسلام نیز همان بوده است. فقط ابزار یا اسم ظاهر آنها فرق کرده است. به تعبیر قرآن کریم، فقط اسمها و ایسمها تغییر کردهاند، وگرنه از همان ظنها، گمانها، خیالات و اوهامی پیروی میکنید که پدرانتان پیروی میکردند.
«إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى» (النّجم، 23)
ترجمه: اينها نيستند مگر نامهايى كه شما و پدرانتان نهادهايد. خدا هيچ حجتى به [خدايى] آنها فرو نفرستاده است. [اينان] جز پندار و آنچه را كه نفسهاشان خوش دارد پيروى نمى كنند، و حال آنكه از سوى پروردگارشان رهنمونى بديشان آمده است.
- تعداد بازدید : 5717
- 3 مهر 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون امام حسین(محرم) جنگ و جهاد