سلام بر امام زمان، حضرت مهدی علیه السلام و سلام بر شما!
در فضای مجازی، بسیار فرافکنی میکنند که «چرا حکومت جمهوری اسلامی در ایران به رفراندوم گذاشته نمیشود؟!» این همان جوّی است که سالهاست در فضای مجازی، راجع «قانون اساسی» به راه انداختهاند، و حالا خیلی رک میگویند که مقصود ما از «قانون اساسی» تمام مفاد آن نیست، بلکه همان شاکلۀ نظام، یعنی «جمهوری اسلامی ایران» میباشد که ستونش «ولایت فقیه» است؛ نه ولایت امریکا و انگلیس و دیگران!
برخی از گویندگان این سخن، خیلی ساده و ناآگاهند، اصلاً نمیدانند که "همهپُرسی" (یا به قول غربزدهها: رفراندوم)، آن هم در مورد اصل یک نظام سیاسی و حکومتی و قانون اساسی آن یعنی چه؟! اما، برخی دیگر چون میدانند و خوب هم میدانند، شعار همهپرسی راجع به اصل این نظام و قانونی اساسیاش را سر داده و فرافکنی میکنند!
این جماعت، به غیر از آن که ستون پنجم و پیاده نظام دشمنان اسلام و ایران میباشند، بسیار متکبر، دیکتاتور و البته تنبل نیز تشریف دارند!
میگویند: «ما حال و حوصلۀ قیام، مبارزه، مقاومت، انقلاب و هزنیههای جانی و مالی آن را نداریم؛ نیرویش را هم نداریم؛ مردم ما را نمیخواهند»؛ میگویند: «ما چهل و سه سال است که با جنگ داخلی و خارجی، ترور، تحریم و میلیاردها دلار هزینه برای ضد تبلیغ، نتوانستیم رأی و نظر عموم مردم ایران را برگردانیم تا با این نظام مخالفت کنند؛ پس شما خودتان، خودکشی کنید و پایان جمهوری اسلامی ایران را اعلام نمایید»، چرا که "همهپُرسی" راجع به اصل نظام و قانون اساسیاش، یعنی اعلام رسمی پایان دوران مشروعیت و مقبولیت یک نظام!
قانون اساسی یک کشور، یکبار تدوین و مصوب میگردد و صدها سال باقی میماند، مگر این که نظام استقرار یافته، با کودتا و یا انقلاب مردمی، ساقط شود؛ و سپس بحث شود که حالا چه نظامی به جایش بیاید؟ جمهوری اسلامی باشد، یا جمهوری دموکراتیک، یا فقط جمهوری، یا سلطنتی، یا حکومت نظامی و یا سایر مدلهای حکومتی!
شما شاهدید که در امریکا و بزرگترین کشورهای اروپایی، در سال چندین بار قشر عظیمی از مردم به خیابانها میآیند و اعتراض خود را اعلام میدارند؛ البته بیشتر جنبۀ اقتصادی دارد؛ گاه پزشکان و پرستاران، گاه معلمان، گاه کارکنان فرودگاه یا راهآهن، گاه کشاورزان و حتی پلیس، تظاهرات میکنند، البته امروزه شاهد تظاهراتهایی علیه جنگ طلبی، استبداد، نژاد پرستی و بردهداری مدرن نیز میباشیم - شما تظاهراتهای سنگین در ایالتهای امریکا، یا جلیقه زردها در فرانسه، یا تظاهراتهای مشابه در انگلیس و فرانسه را، با سرکوب شدید پلیسی دیده و میبینید؛ اما تا به حال شنیدهاید که گفته شود: «نظام حکومتی و قانون اساسی باید تغییر یابد و از اول مورد "همهپرسی" قرار گیرد؟!» پس چرا در ایران، تا دویست کارگر برای مطالبۀ حقوق معوقۀ خود تحصن میکنند، یا مردم به گرانی بنزین و سایر گرانیها معترض میشوند، و یا حتی چند صد نفر یا در نهایت چند هزار نفر آشوبگر به خیابانها میریزند و دست به تخریب و ترور میزنند، زود با پُر رویی تمام میگویند: «باید دربارۀ اصل نظام و قانون اساسیاش، همهپُرسی (رفراندوم) برگزار شود؟!»
البته دقت داشته باشید: تنها کشوری که مردم آن، در جماعتهای چند ده میلیونی، سالی سه چهار بار، در حمایت از اسلام، نظام جمهوری اسلامی، ولایت فقیه و مواضع داخلی و خارجی این نظام، به خیابانها آمده و رأی خود را با فریاد به جهانیان اعلام میکنند، همین جمهوری اسلامی ایران است؛ در سایر کشورها، شاید صدسال یکبار هم چنین اتفاقی نیفتد.
اما، دشمنان و مزدوران آنها، بسیار متکبر، دیکتاتور و البته بعضاً بسیار وحشی هستند؛ بسیار خودخواه و زیاده طلب هستند! میگویند: «ما اگر صد نفر هم باشیم و در یک خیابان آشوب به راه بیندازیم، دو سه نفر را بکشیم و چند پمپ بنزین یا آمبولانس را به آتش بکشیم، «مردم» هستیم؛ و هشتاد میلیون نفر موافق این نظام و مخالف ما، «مردم» نیستند - میگویند: مقصود از جوانان مملک، فقط ما چند نفر هستیم؛ مهم نیست که میلیونها نفر نوجوان و جوان، تا پای جان حامی این نظام هستند، مهم این است که ما چند نفر، این نظام را نمیخواهیم؛ پس باید به خاطر تحقق خواسته ما، جمهوری اسلامی پایان دورانش را خودش اعلام کند و دوباره «همهپرسی» کند!
اگر فقط یک هفته، ضمن تسلیم و تحقیر شدن توسط خبرگزاریهای خارجی و یا فارسی زبان در خارج، که همه مفسدان فراری، وابسته و جیرهخوار هستند، فقط یک هفته یا حتی یک شب، اخبار داخلی را نیز مورد توجه قرار دهند، متوجه میشوند که «همهپرسی» فقط در ایران است که همه ساله، همه ماهه و همه روزه انجام میشود، و مردم ضمن شعایر اسلامی و دفاع از نظام و ولایت، هم چنان مرگ بر امریکا و انگلیس را فریاد میزنند، و نفرت خود را از آشوبگران وابسته و جنایاتشان اعلام میدارند و از مسئولان و دستگاه قضا میخواهند که اینقدر با مماشات، مسامحه و سادهنگری، به آنها باج ندهد.