آداب عزاداری، به ویژه در ایام محرم و صفر / 4 - در عزاداری صداقت لازم است، قبولی عزاداریها، به شرط تصدیق، امضا میشود. (14:06 دقیقه)
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
سلام به محضر شریف امام زمان علیه السلام و سلام خدمت شما بزرگواران .
در تمام امور زندگی، بسیار به "صداقت" توجه داشته باشیم و سعی کنیم که صادق باشیم، این صداقت، به ویژه در ارتباط با خداوند سبحان و اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین، قرآن کریم و اسلام، در عبادات واجب و مستحب، در زیارتها و عزاداریها، بسیار مهم و تعیین کننده است.
هنگام شروع عبادت، زیارت و یا ورود به مجلس عزاداری و هر کار دیگری بگویید: خدایا! صداقت بده»
«وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا» (الإسراء، 80)
- و بگو: «پروردگارا! مرا (در هر كاری) با صداقت وارد كن، و با صداقت خارج ساز! و از سوى خود، حجتى يارى كننده (مسلط کننده) برايم قرار ده!»
از همین آیه معلوم میشود که «صدق، صداقت و تصدیق»، صرفاً گفتاری و به معنای «راستگویی» نیست؛ چه بسا انسان به جایی وارد شود و یا از جایی خارج شود و هیچ سخنی هم نگوید؛ پس ورود و خروج با صداقت یعنی چه؟!
بسیاری از مردم حرفهای راستی میزنند، اما مواضع و رفتارشان، تصدیق کنندۀ گفتارشان نیست.
●- "صدق" را میتوان "درستی" معنا کرد و این "درستی" همیشه با امتحان روشن و اثبات میشود، در واقع "صدق"، گواهی و تأییدی برای ادعاست که با چیزی به غیر از خود ادعا به اثبات میرسد.
بنابراین، دقت داشته باشیم که هر سخنی، هر ادعایی، هر کاری و هر عبادتی، با چیز دیگری تصدیق میشود.
کار خدا همینطوره، عبادت شما، کار خوب شما، حرف خوب شما، رفتار و عملکرد خوب شما را مینویسد، پاداش هم میدهد، پاداش دنیاییاش همین است که به شما توفیق میدهد در راه رشد، کمال، هدایت و قرب قرار بگیرید؛ اما نتیجه و پاداش واقعی، وقتی است که آن چه نوشته، امضا شود؛ یعنی تصدیق شود.
به عنوان مثال: نماز صبح را بسیار با خلوص و توجه اقامه کردی؛ آفرین! این را برایت مینویسند؛ اما اگر تا اذان ظهر سعی کردی که از یاد خدا غفلت نورزی و گناهی مرتکب نشوی، آن نماز صبح که اقامه کردی، برایت امضا و تصدیق میشود که درست بود؛ اما اگر غیر از این باشد، خودت آن را تکذیب و باطل میکنی.
به کسی "صدقه" میدهی، که البته صدقه فقط پول نیست، ممکن است کار خوبی برایش انجام دهی، اما صدقه باید همراه با "صدق" باشد، یعنی تأیید شود که صدقه بوده است. چگونه تأیید میشود؟ اگر صدقه را در راه خدا دادی، اگر بعد از آن به گیرنده منّت نگذاشتی، او را با طعنه، غیبت، تحقیر و مسخره کردن آزار ندادی، آن صدقهای که برایت نوشته شده است، امضا و تصدیق میشود، وگرنه خودت باطلش کردی. لذا به بندگان مؤمنش فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى ... - اى اهل ايمان! صدقههايتان را با منت و آزار باطل نكنيد ...» (البقره، 264)
اگر آیات الهی را قرائت یا تلاوت کردی و پس از تلاوت «صَدقَ اللهُ العَلی العَظیم» گفتی - عقلت، وحیانیت و حقانیت این آیات را گواهی داد و تصدیق کرد، صَدقَ اللهُ گفتنت تصدیق و امضا میشود - وقتی قلبت، شناخت عقلیات را تصدیق کرد و ایمان آورد، شناخت عقلیات تصدیق و امضا میشود - و اگر عمل و رفتارت، شناخت عقلی و ایمان قلبیات را "تصدیق" کرد، یعنی تأیید کرد، گواهی داد و انطباق داشت، مؤمن بودنت تصدیق و امضا میشود در ردیف شهداء قرار میگیری و جایگاهت در بهشت، بسیار متفاوت و بالاتر است.
«وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا» (النساء، 69)
- و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفيقهاى خوبى هستند!
باید آیات دربارۀ صدق و صداقت را بخوانیم تا بیشتر به اهمیت آن پیببریم، اما من به دو آیۀ بسنده میکنم:
«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا »
- در ميان مؤمنان مردانى (کسانی) هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند.
بعد میفرماید: «پاداشی که خداوند منّان به آنها میدهد، به خاطر همین صدقشان است؛ و کسی که ادعاهایش تصدیق نشود، در زمرۀ منافقین قرار دارد، یعنی ظاهر و باطنش یکی نیست، گفتار و ادعایش را نه قلبش تصدیق میکند و نه عملش»:
لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا» (الأحزاب، 23 و 24)
- [این امتحان صورت میگیرد و هدف اين است] كه خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هر گاه اراده كند عذاب نمايد؛ يا (اگر توبه كنند) توبۀ آنها را بپذيرد؛ چرا كه خداوند آمرزنده و رحيم است.
صدق در عزاداری و تصدیق
حالا با فرا رسیدن ایام، وارد عزاداری شدی؛ یا خودت عزاداری میکنی و زیارت عاشورایی میخوانی، یا به مجلسی وارد میشوی.
اول به صاحب مجلس، حضرت امام مهدی علیه السلام سلامی بده و بعد بگو: « رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا».
گام نخست، "نیّت" است؛ برای چه سیاه پوشیدی - برای چه به خیابان آمدی - چرا عزاداری میکنی؟ آیا از روی عادت است - آیا برای ریاست - آیا برایت یک نوع تفریح و سرگرمی و شب گردیه است؛ میگویی: خیر؛ من خدا را دوست دارم، امام حسین، خاندان و یارانش را دوست دارم، غم و غصۀ مصیبتهای وارد شده بر آنان را دارم، لذا برای رضای خدا، آمدهام در مصیبت امامم عزاداری کنم! در اینجا، آن نیّتی که برایت نوشته شده بود، تأیید و تصدیق میگردد.
سپس، به هر شکلی عزاداری مینمایی؛ با دقت به سخنان واعظ گوش میدهی - روضه، مرثیه و مداحی را به گوش جان میشنوی - گریه میکنی، سینه میزنی، و پاسخ میدهی؛ در این مرحله، آن به عزاداری آمدنت که برایت نوشته شده بود، تصدیق و امضا میشود. پس تا اینجا سه ثواب داری، اما دو تصدیق و امضا گرفتی؛ یکی برای نیّت، و دیگری برای ورود به عزاداری.
●- اما، چه زیارت عاشورا خوانده باشی که سراسر اعلام مواضع و ادعاهای توست، و چه شعارهای مداحی را تکرار کرده باشی، و چه هیچ نگویی، اما با عزادریت، آن چه سخنران و مداح گفتهاند را تصدیق کرده باشی، همه ادعاست؛ ادعاهایی که باید در عمل گواهی و تصدیق شوند.
در زیارت عاشورا، بسیار مدعیانه و محکم میگویی:
«یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ»
یعنی نه فقط در تصور آن عاشورایی که من در آن نبودم، بلکه هر کجا که باشم، تا روز قیامت، در صلح و دوستی هستم، با کسانی که با شما در صلح و دوستی باشد؛ و نه فقط مخالف، بلکه در جنگم، با کسانی که با شما در جنگ باشند.
حالا این ادعای بزرگ، برایت نوشته میشود، ثواب هم دارد، اما کجا و چگونه گواهی، تصدیق و امضا میشود، در مواضعی که پس از مجلس و یا ایام محرم اتخاذ میکنی، در عملکردت در طول سال و در طول عمر.
شعار میدهی: «لَبَیک یا حسین»، این شعار بزرگی است، در آن زمان، از زن و مرد و کودک، فقط حدود 120 نفر دعوت ایشان را پذیرفتند و «لَبَیک یا حسین» گفتند! اما حالا تو «لَبَیک یا حسین» میگویی!
این شعار و این ادعا برایت نوشته میشود و بسیار هم ثواب دارد؛ اما کجا و چگونه گواهی، تصدیق و امضا میشود؟!
مبادا پس از مجلس و ایام عزاداری، با مواضع و عملکردت، به دعوت معاویهها، یزیدها، شمرها و خولیهای زمانت هم «لَبیک» بگویی! مبادا در هر وسوسهای، به شیاطین جنّ و انس در اطرافت و به دعوت ابلیس لعین هم «لَبیک» بگویی؛ اگر چنین شود، خودت آن «لَبَیک یا حسین» را تکذیب و باطل کردهای!
●- حالا نمیخواهم القای ناامیدی کنم و با خود بگویید: «اگر چنین باشد که همه چیز باطل شده است»، نه! خداوند متعال ارحم الرّاحمین است و امامان علیهم السلام، همه کریم و بزرگوارند، خودشان هم دستت را میگیرند. اما با کسی شوخی ندارد، بالاخره صدق ادعا باید روشن شود، دست کم ببینند که این عزادار مدعی، سعی دارد ادعاهایش را در عمل نشان دهد و تصدیق کند تا معلوم شود در آن چه فریاد میزند، صادق است. خداوند متعال فرمود:
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» (العنکبوت، 2)
- آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مىشوند و آزمايش نخواهند شد؟!
خیلیها ادعا کردند که اسلام و ایمان آوردهاند، اما خیلی زود روشن شد که نه تنها ایمان نیاوردهاند، بلکه حتی تسلیم هم نشدهاند، نقض بیعت کردند، ظلم کردند، امام کُشی کردند!
●- ادعای شناختن، باور داشتن، محبت و مودت داشتن به امامان و از جمله سیدالشهداء علیهم السلام، و شعارهایی چون: «حسین حسین، لبیک یا حسین، جانم قدایت یا حسین» و امثال اینها، فقط داد و فریادی برای گرم کردن مجلس نیستند، بلکه ادعاهای بزرگیاند، پس امتحان پیش میآید تا برایت تصدیق و امضا شوند و نتایجش را در دنیا و آخرت ببینی.
پس مراقب باشیم که خودمان ادعاها و شعارهای خودمان را به جای تصدیق، تکذیب نکنیم.
مجلس عزاداری، صرفاً مجلسی برای برگزاری مراسم نیست، بلکه یک دانشگاه است، یک اردوگاه است و یک لشکر در یک جبهه است؛ خیلیها واردش میشوند، اما یک عده در امتحاناتش قبول میشوند و یک عدۀ دیگری مردود.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 665
- 24 تیر 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی صوتی عزاداری «آداب عزاداری»