«چهار قُل»، چهار اصل اساسی اعتقادات و دعوت، چهار ستون حیات بشر، و چهار رکن حفظ و نجات میباشد - بخش سوم: "سوره الکافرون" - (11:39 دقیقه)
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
سلام بر امام زمان، حضرت مهدی علیه السلام و سلام بر شما!
در جلسه پیش، راجع به انجام فرمان خداوند سبحان، در اظهار و اعلام "توحید" صحبت کردیم، «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بگو که خداوند یکتاست، تا آخر سوره.
تا وقتی توحید و ایمان شما در قلب شماست و هیچ ظهور و بروزی ندارد، کسی هم با شما کاری ندارد؛ چرا که در عمل تسلیم کفار هستید و آنها جز این را نمیخواهند. کاری ندارند که شما در قلب خودتان، خداوند یکتا را میپرستید، یا مجسمه و گاو و گوسالۀ سنّتی را میپرستید و یا مدرنش در منتهن و والستریت را میپرستید! آنها خود را جای خدا گذاشته و از شما تسلیم، اطاعت و بندگی میخواهند.
اما، همین که توحید و یکتاپرستی خود را ظاهر کنید، مخالفتها و درگیریها شروع میشود؛ و آغاز هر اظهاری هم با کلام و گفتن است، لذا فرمود: توحید خود را ظاهر کن و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، یعنی: «این حقیقت و باورت را بگو و علنی کن».
●- علت اصلی مخالفت و درگیری، این نیست که شما با کفار و کفرشان کار دارید، بلکه آنها با توحید و ایمان شما مشکل دارند، چرا که مزاحم سلطه، به بندگی کشاندن و چپاول شما توسط آنها میشود!
کفار، نه تنها بسیار جاهلند، بلکه بسیار مستکبر، عنود، لجوج و زیادهخواه نیز هستند، لذا جان و مال و نوامیس مادی و معنوی و ثروتهای شما را مال خودشان میدانند؛ و علت تمامی تبعیض نژادیها، استعمارها، استثمارها و حتی استحمارها (یعنی: خَر کردنها) با تبلیغ، وعده و وعید، تطمیع و تهدید، و بالاخره جنگها، تجاوزات، و چپاولهای آنان، همین استکبار و زیادهخواهی آنان است.
این کفار مستکبر، در همیشه تاریخ گفتهاند و میگویند: «ما آزادیم، به شما چه ربطی دارد که ما کدام إلههایی را بندگی میکنیم، چه دین و آئینی داریم و چه میکنیم؟!» اما خودشان، با تمامی اعتقادات، دین، آیین، گرایشات، تقیدات و قوانین شما کار دارند.
*- به همین پستهای فضای مجازی در داخل کشور توجه کنید؛ چند پست خواندهاید که کسی به کفر، شرک و نفاق کفار حمله کرده باشد، و در مقابل روزانه چند پست میخوانید که به اسلام، تشیع، ولایت، نماز، زیارت، عزاداری، حجاب و سایر باورها و تقیدات شما حمله میکنند؟!
در تمام جهان نیز همینطور است، نظام سلطه، با باورهای قلبی مردمان کاری ندارد، خواه خداپرست باشند و یا بودایی و هندو؛ اما همین که اعتقادات توحیدی و اسلامی ابراز گردد و گفته شود، تاخت و تازشان شروع میشود و تا کشتار و نسل کُشی ادامه مییابد!
نمیبینید که میگویند: «ما حق داریم که از کفر گرفته تا همجنسبازی را تبلیغ و حتی تحمیل کنیم، اما اگر شما سخنی از خدا و دین بگویید، مغایر با حقوق بشر است؟!
روشها (تاکتیک)
کفار در رویارویی با موحدان و مؤمنان، روشهای ثابتی دارند که از زمان حضرات نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمد صلوات الله علیهم اجمعین تا کنون، هیچ تغییری نکرده است.
خلاصۀ این روشها یا تاکتیکها این است که ابتدای اظهار یک شخص یا گروهی کوچک به توحید، هیچ محلی نمیگذارند - پس از آن که دیدند اینها محکم هستند و یک عدهای هر چند کم نیز به اینها گرویدهاند و همصدا شدهاند، برای تحقیر از یک سو و بازدارندگی دیگران از سویی دیگر، آنها را مسخره میکنند و به آنها فحاشی میکنند و تهمت میزنند - اگر ببینند موحدان هم چنان ایستادهاند و به راه خود ادامه میدهند، به محاصرۀ اقتصادی و تحریم همه جانبۀ آنها میپردازند و حتی سایر کفار را ملزم میکنند که به این تحریم بپویندند، چنان که هم در ماجرای شعب ابیطالب چنین بود و هم امروز علیه انقلاب، جمهوری اسلامی و ملت ایران چنین است.
اگر ببینند تحریم نیز کارآیی چندانی ندارد، و این جماعت هم چنان استقامت دارند، به آزار و اذیت، شکنجه و ترور متوسل میشوند و اگر آن هم نتیجه ندهد، جنگ راه میاندازند.
اما، اگر ببینند که به رغم بکارگیری تمامی این روشها، مسلمانان نه تنها همچنان استقامت دارند، بلکه از سویی محکمتر شدهاند و جمعیتشان بیشتر هم شده است و با هم متحد میشوند، و از سویی دیگر رشد و قدرتشان در عرصههای گوناگون بیشتر هم شده است و حالا دیگر خودشان یک محور هستند، نقاب نفاق را به صورت کشیده و از در «مذاکره و انعقاد معاهده» وارد میشود، خواه ماجرای "حدیبیه" در صدر اسلام باشد و یا "برجام" و امثال آن در امروز!
کفار، به مسلمانان در فلسطین، لبنان، یمن و هر کجا که بتوانند حمله میکنند، قتل عام و نسلکُشی به راه میاندازند، خانه و کاشانۀ آنان را تخریب میکنند، سرزمین آنها را غصب و خودشان را اخراج میکنند؛ اما همین که با مقاومت مواجه میشوند و چند موشک دریافت میکنند، نمایندگانی را برای «مذاکرات صلح و آتش بس» میفرستند، و البته قصدشان فقط توقف مقابله و خرید فرصت برای چارهاندیشی بیشتر در نابودی مسلمانان میباشد.
الکافرون
سورۀ مبارکه الکافرون، سراسر روش مذاکره و گفتگوی با کفار است.
«قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ» - مذاکره، نه جنگ است و نه صلح، و نه تعامل؛ بلکه فقط «گفتگو» است، کفار چیزهایی میگویند و مسلمانان باید در پاسخ آنها، سخن خودشان را بگویند، لذا فرمان از سنخ گفتن و خطاب به کفار میباشد: «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ - بگو: ای کافران»!
کفار مستکبر و ظالم، ابتدا با تهدید و تطمیع شروع میکنند و آمرانه مطرح میکنند که از گفتار توحیدی خود دست بردارید - از مواضع خود عقب بکشید - منافع ما را تهدید نکنید و تسلیم ما شوید.
اما، چون با مخالفت و ایستادگی مواجه میشوند، سیاستی را تحت عنوان دورغینِ «بازی بُرد بُرد» پیش میگیرند که حقیقتش "بُرد و باخت" است، بُرد برای کفارِ مستکبر، و باخت برای مسلمانان!
لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ *
میگویند: «یکسال شما خدای ما را بپرست، شما سر تعظیم فرود آور و تسلیم شو و اطاعت کن، بعداً ما یکسال خدای شما را میپرستیم، البته نه این که او را قبول داشته باشیم، بلکه فقط دشمنی نمیکنیم!»
بدیهی است که اگر مسلمان لحظهای کفر و شرک را بپذیرد، دیگر از اسلام خارج شده است و کفار به مقصود میرسند؛ و اگر مسلمانان با سادهانگاری گمان کنند که این یک مصالحه است و یک سال بیشتر دوام ندارد، کفار در همان سال اول کار را تمام میکنند و کار به سال دوم نمیکشد.
در اینجا فرمان میرسد که «بگو: لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ» یعنی: «نه من آن چه را شما بندگی میکنید، بندگی خواهم کرد و نه شما آن چه را من بندگی میکنم، بندگی خواهید کرد»؛ پس اندیشه فریب ما را از ذهن خود بیرون کنید.
«وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ»
دشمن، پس از شکست در این مرحله، چارۀ دیگری میاندیشد و پیشنهاد میدهد: «اشکالی ندارد، شما بر مواضع خود باشید و ما هم در مواضع خود میمانیم، اما در عمل، با هم همکاری، همزیستی مسالمتآمیز و هماهنگی داشته باشیم!»
خب، این یک حقۀ کثیف و بزرگ است؛ این محدود کردن و کنترل تمامی اقدامات فرهنگی، تبلیغاتی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی، نظامی و حتی معاهدات و یا رویاروییها با سایر حکومتهای دوست و دشمن میباشد! این همان FATF امروزی است!
پس عین فرمان، برای خنثیسازی مکر دشمن، در این مرحله از مذاکرات نیز مجدداً صادر میشود؛ میفرماید در این مذاکرات و در پاسخ این پیشنهادات فریبکارانه نیز بگو: «وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ - نه من هرگز آن چه را شما بندگی میکنید، بندگی خواهم کرد * و نه شما هرگز، معبود مرا بندگی خواهید کرد».
پس، نتیجه مذاکرات روشن است: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ - دین شما برای خودتان و دین من برای خودم».
●- دقت شود که در این آیه، دیگر بحث از معبود و عبادت (بندگی) نیست، بلکه سخن از «دین» است، یعنی تمامی اعتقادات، باورها، ولایتها، فرهنگها، آیینها، بایدها و نبایدها. چرا که بندگی هر معبودی، آیین و قوانین خودش را دارد.
این پاسخ، همان اتخاذ مواضع و خطکِشی بین مؤمنان با کافران است که باید همیشه و در هر امری و در هر شأنی از شئون زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان، حفظ و رعایت گردد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
مرتبط (پیوند):
- تعداد بازدید : 399
- 4 شهریور 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی صوتی آیات قرآن سوره کافرون «چهار قُل»، چهار اصل اساسی اعتقادات