امام سجاد علیه السلام: «من پسر مکه و منا هستم» - هر چیزی، هر کاری و هر کلامی، روحی دارد؛ از جمله قبله، نماز و سایر عبادات که روحشان «ولایت» است.
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
با سلام؛
آدمی، آنقدر مشغول و درگیر ظواهر میشود که نسبت به باطنها، بیتوجه و از آن غافل میگردد؛ حال فرقی ندارد که موضوع ظاهر و باطن عبادتی چون نماز باشد و یا هر کار و کلام دیگری؛ در حالی که هر چیزی، هر کاری و هر کلامی، باطن و روحی دارد که اصل همان است.
به عنوان مثال، به جملۀ «من تو را دوست دارم» دقت نمایید که در هر زبانی شناخته شده، رایج، لطیف و زیباست؛ اما فرق است بین قصد یا باطن و یا همان روح این جمله و آن چه که مقصود را منتقل میکند. ممکن است این جمله موضوع یک مقاله باشد، یا دیکته باشد، یا یک انشاء و یا در شعر و داستان بیاید؛ اما مخاطب، با روح خودش، روح این کلام را درک میکند که کدام است.
اهل عصمت علیهم السلام نیز مانند هر بشر دیگری، روح و جسم دارند - قرآن مجید، ظاهر و باطن دارد - قبله ظاهری دارد که یک چهاردیواری از سنگ است و باطنی دارد که همان ولایت است - نماز، روزه، حج، جهاد و ... نیز ظاهری دارند که با جسم و اعضا به انجام میرسند و باطنی دارند که همان «ولایت» است؛ لذا اگر ولایت نباشد، تمامی آنها اجسام و کالبدهای بیروح و مُرده میباشند.
●- پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در خطبه غدیر خم فرموند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقيمُ الَّذي أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِي مِنْ بَعْدي. ثُمَّ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدي)، يَهْدونَ إِلَي الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ.»
- ای مردم! صراط مستقيم خداوند منم که شما را به پيروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پيشوايان راه راستند که به درستی و راستی راهنمايند و به آن حکم و دعوت کنند.
●- و سپس سورۀ حمد را از ابتدا تا انتها تلاوت نمودند و افزودند: «فِي نَزَلَتْ وَفيهِمْ (وَالله) نَزَلَتْ - به خدا قسم که این سوره دربارۀ من و آنها نازل شده است». این یعنی همان روح صراط مستقیم، سورۀ حمد و نماز که پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام میباشند.
●- حضرت امام رضا علیه السلام در آن بیانات ژرف در مورد «امامت و امام» فرمودند:
«بِالْإِمَامِ تَمَامُ اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّکَاةِ وَ اَلصِّیَامِ وَ اَلْحَجِّ وَ اَلْجِهَادِ وَ تَوْفِیرُ اَلْفَیْءِ وَ اَلصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ اَلْحُدُودِ وَ اَلْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ اَلثُّغُورِ وَ ...» (اصول کافی، ج1، کتاب الحجة و ...)
- بوسیله امامت نماز و روزه و زکاة و حج و جهاد درست (کامل و تمام) مىشوند، غنیمت و صدقات بسیار مىگردند، حدود و احکام اجرا مىشوند، مرزها و نواحى کشور مصون مىشوند و ... .
●- در زیارت ناحیۀ مقدسه میخوانید:
«لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِکَ الاِسْلامَ - حقیقتاً که با کشتن تو اسلام را کشتند»، یعنی: «روح اسلام، ولایت و امامت است»
«وَ عَطَّلُوا الصَّلوةَ وَ الصِّیامَ - و نماز و روزه را تعطیل کردند!»؛ تعطیل کردن، یعنی معطل گذاشتن، بی ثمر و نتیجه نمودن.
●- خوارج اهل نماز و روزه و تلاوت قرآن کریم و حتی جهاد بودند، اما به دشمنی با امیرالمؤمنین علیه اسلام برخاستند؛ چنان که مسلمانان خود را زور و زور و تزویر معاویه لعنة الله علیه فروختند و به امام حسن مجتبی علیه السلام پشت کردند و چنان که سید الشهداء علیه السلام را پیروی و حمایت نکردند و به انجام مناسک حجّشان پرداختند!
قوم به حج رفته به حج رفتهاند
بی تو در این وادی کج رفتهاند
کعبه تویی کعبه به جز سنگ نیست
آینه ای مثل تو بی رنگ نیست (آغاسی ره)
حضرت امام سجاد علیه السلام:
یزید لعنة الله علیه، در مجلسی که برای تحقیر اسرای کربلا و تعطیل اسلام برپا کرده بود؛ مجبور شد که به حضرت امام سجاد علیه السلام، اجازۀ سخن دهد، هر چند که پس از چند جمله، سخنان ایشان را قطع کرد تا مردم بیش از این متوجه، آگاه و متأثر نگردند.
حضرت امام سجاد علیه السلام در ابتدای این خطبه فرمودند:
«مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی أَنْبَأْتُهُ بِحَسَبِی وَ نَسَبِی ...]
- هر کس مرا شناخت که شناخت، و برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران و خاندانم خود را به آنان می شناسانم... .
نکتۀ بسیار قابل توجه آن که ایشان در ابتدای معرفیِ حَسب و نسَب خود فرمودند:
«أَیُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنَی أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا - ای مردم! من پسر مکه و منا هستیم، من پسر زمزم و صفا هستم»
بدیهی است که ظاهر مکه، منا، زمزم و صفا، اجسامی متشکل از خاک، سنگ و آب در محل و مکانهایی معین میباشند؛ نه فرزند کسی هستند و نه پدر کسی میباشند، اما ایشان فرمودند که من پسر مکه و منا و زمزم و صفا هستم.
این بیان ژرف، یعنی: اینقدر ظاهرنگر و سطحیبین نباشید - اینقدر به ظواهر بسنده نکنید، کمی علم و بصیرت داشته باشید؛ عظمت و حرمت مکه، منا، زمزم و صفا به روح آنهاست و نه فقط به جسم آنها و روحشان همان «حقیقت وجود و ولایت» پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام میباشد.
با توجه به فرهنگ حاکم بر مسلمانان شام که از اسلام چیزی جز «اسلام معاویهای» نمیشناختند و اصلاً نمیدانستند که اهل بیت ایشان کیانند و فقط چند نامی را شنیده بودند که حتی در قنوت نماز به آنها لعن مینمودند و ...؛ اگر حضرت امام سجاد علیه السلام، چنان که پیامبر اکرم فرمودند: «صراط مستقیم منم»، میفرمودند: «حقیقت و روح مکه، منا، زمزم و صفا، من میباشم»؛ از یک سو مردم فهم نمیکردند و از سویی دیگر با این حقایق آشنا نمیشدند و از سویی دیگر فرصت و بهانهای پیش میآمد تا بگویند: «این مرد نیز هذیان میگوید»؛ لذا فرمودند: «من پسر مکه و منا و زمزم و صفا هستم»، یعنی حقیقت و روح این اجسام، اجدادم و پدرم میباشند.
بی تردید، خداوندی که به فرشتگان با عظمتش فرمود: «به آدم سجده کنید»، به اولاد آدم نمیفرماید که «به چهار دیواری و سنگ سجده کنید»؛ بلکه ظاهر حضرت آدم علیه السلام و ظاهر کعبۀ معظمه، فقط ظاهر دو قبله میباشند و روح معظم انسان کامل و خلیفة الله و ولیّ الله، حقیقت قبله میباشد - روح قبله و نماز و ...، ولایت پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام میباشد و قبله همیشه انسان کامل و ولایت اوست.
کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود
حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 301
- 12 مرداد 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت امامت