شبهۀ فرافکنی شده در فضای مجازی - در محضرِ استاد دکتر سیدعلی آزمایش: «جامعه اسلامی شرط وجودیش عدالت است، نه اجرای حدود»!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ما نمیدانیم که شخصی به نام «استاد دکتر سید علی آزمایش»، اصلاً وجود خارجی هم دارد، یا از همین اسمها و القاب ساختگی در فضای مجازی میباشد؟!
این قصۀ ساختگی، بسیار قدیمی است؛ اما شبهه افکنان که هیچ گاه با پاسخ کاری ندارند، و حتی پاسخ بسیاری از شبهات را خودشان بهتر میدانند، هر از چند گاهی دُور میزنند و همان مطالب قدیمی را دوباره منتشر و فرافکنی میکنند، چرا که میگویند: «مخاطبان جدید دارد و بالاخره در عدهای اثر میگذارد»!
یکی از روشهای شبهه افکنان، طرح و القای شبهه در قالب یک قصۀ ساختگی میباشد، بالاخره از قرآن مجید و سایر علوم یاد گرفتهاند که طرح موضوع و القای مطلب مورد نظر در قالب قصه، اثر مضاعفی دارد. البته قصص قرآنی –که اشارهای به فرازهای تاریخی و سرگذشت انبیا و امم دارد- همه برای درس و عبرت است، اما قصههای مندرآوردی شبهه افکنان، همه برای ایجاد انحراف و اعوجاج، به ویژه در معارف و باورهای دینی میباشد.
●- در هر حال، مباحثی چون: جامعه، جامعۀ اسلامی، عدالت، حدود و ضرورت اجرای آنها و ...، مقولهای نیست که در قالب یک قصۀ مندرآوردی و چند خطی، بتوان طرح و بحث نمود. دست کم به صورت تدوین شده، از زمان ارسطو به بعد، این مطالب کلیدی، مورد بحث تمامی دانشمندان، فلاسفه، حقوقدانان، نظریهپردازان، حاکمان و ... بوده و هست.
عدالت:
اول باید تعریف کنند که "عدالت" یعنی چه؟ بعد بگویند که شرط وجود جامعه اسلامی، عدالت است.
اگر بدانیم که تعریف عدالت عبارت است از: «قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش»، متوجه میشویم که اساساً خداوند متعال انبیاء، رسولان، کتاب، دین، شریعت و اولیاءاش را برای این فرستاده است، تا مردم از این بیراهه و چند راهه رفتن و ظلم به خود و دیگران رهایی یابند و هر چیزی در جای خودش قرار گیرد. نه این که ابتدا هر چیزی در جای خودش قرار گیرد، سپس یک جامعۀ الهی و اسلامی به وجود آید و حدود در آن رعایت و اجرا شود! فرمود:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ...» (الحدید، 25)
ترجمه: ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند... .
ظلم:
نقطۀ مقابل عدالت، همان ظلم است. اما کسانی که پیرو جهانبینی مادی و شکمی میباشند، عدالت و ظلم را فقط و فقط در امور مادی و شکمی میبیند! اما در فرهنگ و منطق الهی و اسلامی میفرماید: «بزرگترین ظلم به خود و دیگران، شرک است»، این شرک است که فرد و جامعه را به طغیان و انحراف میکشاند و همه چیز را از جایی که باید باشد خارج میسازد و در مسیر انحرافی قرار میدهد. از شریک گرفتن قدرتها و نظام سلطه، در اولوهیت و ربوبیّت بر مردمان، تا شریک گرفتن هوای نفس و مشتهیاتش در اطاعت و بندگی، تا شریک قراردادن قوانین و حدود مندرآوردی، که فقط در جهت تحقق حاکمیت نظام سلطه میباشد، با قوانین، حقوق و حدود (احکام) الهی، همه همان مصادیق شرک میباشند که سبب افزایش این همه ظلم و جنایت شده است!
«وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» (لقمان، 13)
ترجمه: (به خاطر بياور) هنگامى را كه لقمان به فرزندش در حالى كه او را موعظه مى كرد گفت: «پسرم! چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است».
●- از جمله بدترین ظلمها به بشریت و جامعه اسلامی، همین تعاریف مندرآوردی از اسلام و جامعه اسلامی میباشد – همین معکوس کردنها و بدل زدنها میباشد؛ که چون به نام اسلام طرح میشوند، همه افترای به خداوند سبحان میباشند:
«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ» (العنکبوت، 68)
ترجمه: چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بسته يا حق را پس از آنكه به سراغش آمده تكذيب نمايد؟! آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟!
اجرای حدود:
"حدود" را چه کسی تبیین، وضع و ابلاغ نموده است، و آیا اجرایش را نیز لازم (واجب) بیان نموده است، و یا فرموده: «هر گاه یک جامعۀ اسلامی، با رعایت کامل عدالت داشتید، این حدود را به اجرا درآورید»؟!
"حدود"، مبتنی بر "حقوق" میباشد؛ حال چه کسی معتقد به اسلام عزیز باشد و بگویید: «تعیین و وضع حقوق و حدود، کار خدایی است که خلق نموده و علیم و حکیم است و بشر را به رشد و تعالی هدایت مینماید»، و یا کسی بگوید: «حقوق و حدود، همان است که خودمان وضع میکنیم و با زور بر مردمان تحمیل میکنیم»!
در هر حال، هر دو گروه میدانند و بر این باورند که "اجرای حدود"، الزامی است و بدون اجرای حدود، هیچ عدالتی، با هیچ تعریفی، برپا نمیشود.
وجود سازمانهای بین المللی، مجالس ملی در هر کشور، قوه مجریه و قوه قضاییه، سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی، نیروهای نظامی و انتظامی، و تمامی دستگاههای اجرایی، برای همین است که حدود تعیین شود، طبق قوانین ابلاغ شود، و طبق آن عمل گردد تا عدالت محقق گردد؛ نه این ابتدا عدالت حاکم شود و سپس حدود اجرا شود!
●- اگر چه در هر قانونی، برای متخطی از "حدود"، جرایم، تعزیرات و مجازاتهایی وضع شده است، اما باید توجه داشته باشیم که "حدود و اجرای آن" فقط "تنبیهی" نیست، بلکه جنبههای ایجابی آن، به مراتب بیشتر از جنبههای سلبی آن میباشد.
اگر چه اسلام عزیز، که دین خداست، کاملترین حقوق و حدود در هر موردی را تبیین نموده است، اما بشر امروز سعی کرده تا حقوق و حدودی برای هر چیزی و هر کاری وضع کند، که حال یا با حدود انطباق دارد و یا ندارد. به عنوان مثال: از حقوق بشر گرفته تا حقوق حیوانات، جنگلها، دریاها، آسمان، بازرگانی، تولید ... تا حدود زناشویی و خانواده و ... .
حال چه کنیم؟ بگوییم: «اول تحقق عدالت در جامعه، سپس اجرای حدود بر اساس حقوق»؟! آیا اگر حقوق و حدودی تبیین و ابلاغ نشود، و اجرای آن الزامی نگردد، و برای تخطی از آنها مجازاتهایی اِعمال نگردد، "عدالت" محقق میگردد، یا آنارشیسم، فاشیسم، بیقانونی، هرج و مرج و ... بر جامعۀ بشری حاکم میگردد؟!
تعطیل کردن دین:
"اول عدالت و سپس اجرای حدود"، در حوزۀ اسلام و جامعۀ اسلامی، یعنی "تعطیل کردن دین خدا"، و در حوزۀ عمومی و تمامی جوامع، یعنی: «هرج و مرج، بیقانونی و بیانضباطی»!
فرض کنید، در جامعۀ اسلامی یا غیر اسلامی که هنوز عدالت آن چنان که باید محقق نگردیده است، یکی مرتکب قتل عمد شد – دیگری تجاوز کرد – دیگری سرقت نمود – دیگری به قاچاق انسان و یا مواد مخدر پرداخت – آن یکی کلاهبرداری و اختلاس نمود – دیگری احتکار کرد – آن یکی جاسوس بیگانگان شد – و دیگری فتنه و آشوب به راه انداخت و ...؛ حال چه بگوییم؟! بگوییم: «چون هنوز عدالت کامل در جامعه محقق نشده، تمامی مفسدین حق دارند که هر خیانت و جنایتی را مرتکب شوند و نباید حدود مجازاتی برای تخطی، ظلم و فساد در مورد آنان به اجرا درآید؟!» - آیا بدون اجرای حدود [در هر جامعهای]، نظمی حاکم خواهد شد، یا همگان در ناامنی به سر خواهند برد؟!
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
شبهۀ فرافکنی شده در فضای مجازی - در محضرِ استاد دکتر سیدعلی آزمایش: «جامعه اسلامی شرط وجودیش عدالت است، نه اجرای حدود»!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/social/10976.html
- تعداد بازدید : 2680
- 19 اردیبهشت 1400
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون عدل
نظرات کاربران
من هم مثل شما معتقدم که دین خدا و احکام و مجازات ها، فقط برای شرایط مطلوب وضع نشدهاند ( البته در حاشیه بگویم که شاید فرق من و شما این باشد که من در عمل هم اعتقاداتم را پیاده می کنم و مثلاً پاسخ سلام را که واجب است می دهم!) اما آیا باید یک اسلام حداقلی حاکم باشد تا احکام اسلام را پیاده کند؟ اینهمه فساد و اختلاس و رانت و تبعیض و ... از سوی حاکمان که چهره اسلام را مخدوش کرده واقعاً قابل مشاهده نیست تا صحبت دکتر آزمایش را قابل درک کند؟ ماحصل حرف این استاد محترم همان سیره پیامبر اکرم و ائمه اطهار است که تماما حامی از این است که «رطب خورده منع رطب کی کند؟» ضمنا ایشان از اساتید بسیار باسواد و فرهیخته بنده در دانشگاه بودند و برخلاف شبه افکنی در خصوص وجود خارجی نداشتن ایشان ، مشارالیه وجود خارجی دارند. این را می شد با یک استعلام شفاهی ساده از دانشگاه تهران احراز کرد تا مصداق این آیه قرآن کریم نباشیم که و لا تقف ما لیس لک به علم. خدا عاقبت همه ما را به خیر کند.
سایت - البته که چگونگی حکومت و اداره مملکت، نقش به سزایی در اسلامیت مردم دارد، اما اسلام حداقلی، همان اسلام شخصی و رعایت احکام توسط افراد می باشد. در دوران اهل بیت علیهم السلام، حکومت ها کافر و ظالم بودند، فشار، تهدید و فقر و ارعاب و کشتار بر مسلمانان تحمیل می شد، اما مردمانی مؤمن و مسلمان مانند تا امروز اسلام به ما رسیده است. بنابراین، نابسامانی ها چه عمدی باشد، چه سهوی باشد و چه تحمیلی و اجباری، هیچکدام توجیهی برای گناه، جرم و بزه نمی باشند.
سلام صحبت دکتر آزمایش را دوباره مطالعه بفرمایید متوجه می شوید که درست آن را درک نکردید. منظور این است که اگر حکومت ظالم و فاسد و طماع باشد نباید مردمی را که بخاطر فقر و و شرایط اقتصادی بد و اضطرار که حکومت موجد آن است مرتکب جرم می شوند مجازات کرد ابتدا باید حکومت ظالم و فاسد برکنار شود. در قوانین اسلامی آمده که مثلاً اگر سرقت در سال قحطی انجام شود مجازات قطع دست نباید انجام شود پس شما به آن قانون هم ایراد می گیرید؟!
سایت - آیا به خاطر بحران اقتصادی، تورم، فقر، تنگدستی، چه دولت ها در آن مؤثر باشند یا نباشند، حرام ها حلال می شوند، ارتکاب به جرم مجاز می شود و مجرم نباید مجازات شود؟! آیا هنگام بروز این بحران ها، همگان مرتکب جرم می شوند؟! آیا دین خدا و احکام و حقوق، فقط برای شرایط مطلوب وضع شدهاند؟! بله، اگر کسی از گرسنگی در حال مرگ بود و کمک خواست و کسی کمک نکرد، به حد نجات از مرگ، اجازه دارد بردارد؛ آیا این توجیه تمامی سرقت ها می شود؟!