بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ - اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
سلام دوستان؛
پایان سال سخت 1395 و فرا رسیدن سال نو 1396 را به ملت شریف ایران و به ویژه شما و خانوادهی محترم، تبریک و تهنیت میگویم.
اگر چه نوروز، یک جشن ایرانی و باستانی است، اما توجه به این نکته بسیار مهم است که نه زمین، آسمان، خورشید، ستارگان و گردش افلاک را ما ایرانیان آفریدهایم و نه آدمیان هیچ نقشی در کائنات و مقدرات (اندازههای) آن دارند، بلکه خالق، قادر (مقدر کنندهی اندازهها)، مالک و نیز ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندهی امور)، خداوند سبحان، الله جلّ جلاله میباشد و بس؛ پس خوشحال و شاکریم که درک پایان سالی دیگر و ورود به سال جدید را نصیبمان کرد.
ذوق، اندیشه و هنر ایرانیان عزیز این بوده و هست که تقویم خود را با طبیعت منطبق کردهاند و سال جدید خود را با نفس دوبارهی زمین آغاز میکنند و برای انتقال نشاط زمین و طبیعت به خود، این آغاز را جشن میگیرند؛ چنان که نامش، «جشن نوروز» میباشد.
با تحویل سال، طبیعت آن چه گذشت را یکباره کنار میگذارد و نوآوری را آغاز میکند تا دوباره به پاییز و زمستانی دیگر برسد که البته آن نیز سراسر خیر و لازمهی چرخه حیات است؛ اما تردیدی نیست که "انسان" چنین نیست.
سال نو میشود، طبیعت نفس میکشد و رویشی جدید در آن آغاز میگردد، اما انسان و جامعه، هم چنان کولهبار گذشته را به دوش میکشند؛ به تعبیری، علتها، معلولهای خود را به همراه دارند و تحمیل میکنند؛ مگر آن که انسان و جامعه، در خودشان نیز تحویل و تحولی آغاز کنند.
1395 سال سختی بود
نمیخواهم در آغاز سال نو، کامتان را با یادآوری سختیهای سال گذشته تلخ کنم، [همیشه سالم، شاد و شرین کام باشید]؛ اما آن چه که گذشت، بر تک تک آحاد این ملت گذشت و تلخیهای آن بر کام این ملت نشست و عواقبش دامنگیر مردم شد و دامنهاش تداوم داشته و خواهد داشت.
دشمنیهای خارجی، تشدید تحریمها، افزایش تهدیدها، تحقیر پاسپورت ایرانی، نتایج برجامِ نافرجام ... و آثار آنها بماند، از دشمن، به غیر از دشمنی، انتظاری نیست. بالاخره ما در این جهان زندگی میکنیم و برای استقلال، عزت، تمامیت ارضی، امنیت و رشد خود، هزینه کرده و میکنیم؛ اما تلخی و رنج ناشی از خودباختگی مقابل قدرتهای صهیونیستی - همسویی با اهداف و منافع آنان در سیاست خارجی - تقدیم امتیازات بیمورد و حتی بیشتر از درخواست و انتظار آنان و به صورت داوطلبانه و مشتاقانه از یک سو؛ و جنگ نیابتی اقتصادی و فرهنگی، به همراه بداخلاقی و حتی بد دهنی از سوی دیگر و بدتر از همه، از خود راضی و ممنون بودن در آن چه باید انجام میدادند و ندادند و ...، حادثه و خاطره نیستند که از یاد بروند، بلکه سرنوشتی تحمیلی و بسیار خطرناک بر این ملت میباشند.
در سال 1395، هزاران کارخانهی تولیدی بزرگ و کوچک دیگر بسته شد – هزاران شرکت تعطیل شد – رکود اقتصادی در سطح کلان و خُرد پدیدارتر گردید – بالتبع بازار رانت، رشوه، اختلاس و ... پر رونقتر شد – فاصله طبقاتی عمیقتر شد – حقوقهای نجومی، که در برابر درآمدهای فوق نجومی، بسیار ناچیز بود، حق طبیعی مدیران نالایق شمرده شد [تا جایی که نماینده مجلس بگوید: پدرم حقش را از این انقلاب و ... گرفت / مضمون] ...؛ متقابلاً واردات گسترده، آن هم نه در صنایع مادر و یا نیازهای اساسی، بلکه سیب، پرتقال، لباس و ...، در سطح بسیار کلان وارد شد تا کشاورزی و کارگاههای کوچک نیز به تعطیلی کشانده شوند!
گویی به جای رویکرد به "اقتصاد مقاومتی"؛ جنگ نیابتی برنامهریزه شدهای برای به ورشکستگی کشاندن اقتصاد ایران به راه افتاده است!
گویی میخواهند ایران مثل یونان شود، تا مجبور شود از اتحادیه اروپا درخواست وام کند و خانم مرکل با تحمیل بستهی ریاضتیاش، با وام موافقت کند و سایر امتیازات قاجاری را نیز از این کشور عزیز بگیرد! و به ما نیز خواهند گفت: خوشحال و شاکر باشید که در نتیجهی سیاستهای ما، آنها به ما وام میدهند!
امید:
در هر حال، مردم ما، با امیدی نه تخیلی، بلکه متکی بر باورها و داشتههای خود، در صحنه حاضرند و هم چنان به پیش میروند.
امید است که پایان سال 1395؛ پایان سختیها و ذلتهای عمدی، پایان دورهی دروغها، پُرروییها و تندگوییها باشد.
امید است آغاز سال 1396، شروع تحولی دیگر در مردم و مسئولان باشد؛ تحولی که نفسی تازه به جان اقتصاد و فرهنگ این مملکت و ملت بدمد.
امید است که مردم در این سال، با آگاهی و بصیرت همه جانبه و تمام، و به دور از خروش امواج جریانها و رها از وابستگیهای شعاری و خیالی، بهترینها را برای خدمتگزاری انتخاب کنند.
انشاء الله.
کلمات کلیدی:
یادداشت نوروز جنگ نرم