پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه): علل و عوامل رویکردهای مثبت یا منفی در افراد یا اقشار گوناگون، یکی و دو تا نیست که بتوان گفت: «علتش این است و چارهاش آن»! حتی ممکن است سلسله علل یک رویکرد مشترک، در افراد یا اقشار گوناگون، متفاوت باشد.
مطالعه:
برخی گمان دارند که "مطالعه" به گرفتن کتاب در دست و خواندن آن منحصر میگردد، در حالی که چنین نیست، اگر چه مطالعه از روی کتاب، آثار بیشتری دارد.
مطالعه در اصل، کسب اطلاعات، جهت افزایش آگاهیها و معلومات میباشد، و البته باید هدفدار و مفید باشد، وگرنه مبدل شدن به یک کتابخانهی زنده و متحرک، همان که خداوند سبحان میفرماید: « كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا – مانند الاغی که کتاب حمل میکند / الجمعة، 5 » هنر و ارزشی نمیباشد.
بنابراین، گوش کردن به یک مطلب علمی، به صورت حضوری یا غیر حضوری (رسانه) و یا مطالعه در فضای مجازی نیز از اقسام مطالعه میباشند.
عادتها:
عادتها در هر امری نقش مؤثری دارند، لذا در اسلام عزیز بسیار توصیه شده که خود را به انجام کارهای خوب عادت دهید. یعنی اینگونه نباشد که یکبار به جهتی کار خوب را انجام دهید، بلکه آنقدر تکرار کنید که به انجام آن عادت کنید.
بنابراین، وقتی جوانی از کودکی عادت به مطالعه نکرد، در جوانی و بزرگسالی نیز به سختی به مطالعه علاقمند میگردد، مگر آن که تحولی ویژهای سبب چنین رویکردی گردد.
بدیهی است که آموزش و تمرین جهت عادت به مطالعه، در گام نخست بر عهدهی والدین و سپس معلمان و سپس تبلیغات عمومی (در رسانهها و ...) و نیز در اختیار گذاشتن امکانات توسط دستگاههای ذیربط میباشد.
علت اصلی بیحوصلگی:
اما در یک کلام میتوان گفت که علت اصلی بیحوصلگی نسبت به کاری، به "انگیزه" برای آن مربوط میشود و این انگیزه نیز به چگونگی "هدف" یا "اهداف مقطعی در راه رسیدن به هدف غایی" ربط دارد.
بسیار تجربه شده که یک نوجوان یا جوان بیحوصله و بیانگیزه، به ناگاه هدف خاصی را مورد توجه قرار میدهد و در راه رسیدن به آن، بسیار کوشا و با نشاط نیز میگردد؛ حال خواه هدف او خوب باشد یا بد.
اما، به طور کلی، وقتی "خداوند سبحان و قرب به او" هدف نشد، همه چیز "فانی" و بیارزش جلوه میکند، چرا که فقط او و وجه او باقیست. « كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ».
●- از اینرو، هر انسان به دنبال اهداف متفاوت میرود، گاهی آنقدر مشغول میشود که عمرش به پایان میرسد و نمیفهمد که سرگرم به بازی بوده است – گاهی در وسط راه میفهمد که این هدف ارزش خاصی نداشت که برایش وقت بگذارد – گاهی این سرخوردگی و تنبه، سبب میشود که هدف غایی و اهداف عالی را بیابد.
حکمت:
بنابراین، هر شخصی به حکم عقل و وحی مکلف است که به آینده و در نهایت به غایت و نتیجهی خودش و کارهایش فکر کند، یعنی در نهایت به معاد. انسان باید خود شناس باشد.
وقتی فهمید که از کجا آمده و به کجا میرود و چگونه باید برود که به فلاح برسد، در هر کار خودش فکر میکند که «چرا این کار را انجام بدهم؟ حکمتش چیست؟ فایدهاش کدام است؟ چه ضرورتی دارد؟ مرا به چه نتیجه یا نتایجی میرساند و ...؟»
اگر فکر نکرد، حتماً به بازی و بازیگری ادامه میدهد و بالتبع بیحوصله و بیانگیزه و سپس مغبون و معذب نیز میشود.
ظاهر بینی و عجله:
قرآن کریم را با تأمل بخوانیم، کتاب انسانشاسی است. فرمود: کتابی برای شما نازل کردم که در آن ذکر خودتان است.
خداوند متعال، علیم و خبیر میفرماید که برخی از بندگان من، سطحینگر و ظاهربینی میکنند، با بیبصیرتی تمام، به ظواهر دنیا مینگرند، علاقمند هستند که خیلی سریع، زود و با عجله به خواستههای زودگذر خود برسند، اما فردا را نمیبینند، عاقبت اندیشی ندارند و آخرتگرا نیستند!
بدیهی است که این نوع نگرش به دنیا و محبت و عجله به زودگذرهای دنیا، ناامیدی نیز به همراه میآورد و انسان را بیانگیزه میکند. چرا که نمیتواند به هر چه میخواهد برسد و یا سریعاً برسد، لذا حوصلهی پیگیری هم ندارد.
میگوید: دهها سال تحصیل کنم که چه؟ کتاب و غیر کتاب را مطالعه کنم که چه؟ سر کار بروم و تلاش کنم که چه ...؟ کدام اینها میتواند من را سریع به حوایج، نیازها و علایق دنیاییام برساند؟!
« إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا » (الأنسان، 27)
ترجمه: آنها زندگی زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالی که روز سختی را پشت سر خود رها میکنند!
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا در میان جوانان، شور و انگیزه به مطالعه و تحصیل کم شده است، اما برای کارهای بیارزش، حوصله دارند و وقت میگذارند؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8615.html
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه جوان