انسان در این دنیا، با شناخت از گذشتۀ کسی که چه کاره است، از کدام خانواده است، چه کمالاتی دارد و ...، عاشقش میشود؛ حال در بهشت، آن همه حورالعین که هیچ گذشتهای ندارند را میخواهیم چه کار؟! + صوت (8:54 دقیقه)
- پس كدامين نعمتهای پروردگارتان را انكار میكنيد؟! * حوريانی كه در خيمههای بهشتی مستورند.
●- ابتدا از منظر خداشناسی به همین پرسش توجه نمایید؛ آیا به نعمت خدا دهن کجی مینمایید - آیا نعمات إلهی را بیحکمت میپندارید - آیا برای آنها ارزشی قائل نیستید و میگویید: «میخواهیم چه کار؟!»
●- ابتدا باید بخواهیم و با ایمان و عمل صالح بکوشیم تا اهل بهشت شویم، سپس در بارۀ نعمات بهشتی و حکمت و لذت و بهجت آنها بیندیشیم.
●- در بهشت، هر چه بخواهید به شما میدهند؛ پس اگر احیاناً و ان شاء الله بهشتی شدید و حوریان را نخواستید و گفتید: «میخواهم چه کار؟»، به شما نمیدهند؛ و البته هرگز چنین نخواهید گفت.
پاسخ:
تمامی مبانی این پرسش نادرست است و البته که صورت مسأله غلط، به پاسخ درست نمیرسد!
الف -چنین نیست که انسان در این دنیا، با اطلاع از گذشتۀ کسی عاشقش میشود؛ بلکه بیشتر چنین است که ابتدا از کسی خوشش میآید و سپس شاید دربارۀ گذشته او تحقیقی نیز بنماید، و شاید اگر احساس کند که عاشق او شده، هیچ تحقیقی ننماید و حتی اگر از گذشته یا خانوادۀ نامطلوبی مطلع شود، ندید بگیرد. چنان که هر چه خانواده، نزدیکان، دوستان و مشاوران به او متذکر میگردند که این خانم یا آقا، کُفو (همتای مناسب) برای تو نیست، زیر بار نمیرود؛ چرا که به فرمودۀ امیرالمؤمنین علیه اسلام:
«عَينُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَن مَعايِبِ المَحبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمّاءُ عَن قُبحِ مَساويهِ» (غرر الحكم و درر الكلم، ۶۳۱۴)
- چشم محبّ (عاشق) از ديدن عيبهاى محبوب (معشوق)، كور (نابینا) است و گوش او از [شنيدن ]زشتىها (بدىهايش) كر (ناشنوا) میباشد.
ب -حور، اختصاصی به جنس مؤنث ندارد؛ کلمۀ حور نه مذکر است و نه مؤنث؛ لذا حور العين هم شامل مذكر میشود و هم مؤنث. اگر در قرآن کریم به حورالعین به عنوان مؤنث اشاره شده، ادب گفتاری با رعایت عظمت و حیای بانوان میباشد. بالاخره وقتی مردی با زنی ازدواج میکند، آن زن نیز با این مرد ازدواج نموده است.
ج - چنین نیست که حورالعین، هیچ سابقه و گذشتهای نداشته باشند؛ بلکه بسیاری از آنها، هم اکنون خلق شدهاند - کارشان معرفت هر چه بیشتر، نظر به وجه الله، ذکر و تسبیح حق تعالی میباشد و ...؛ لذا از بهترین گذشته برخوردار میباشند.
د - «حور»، اختصاصی به نوعی از موجودات شبیه به فرشتگان ندارد؛ بلکه مردان و زنان مؤمن، که به لحاظ مقام، جایگاه و زیبایی، برتر از حوریانی میباشند که به ذهن بیاید نیز «حوران بهشتی» میباشند و همه گذشتهای درخشان در دنیا داشتند.
ام سلمه به پیامبر گفت: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله، آیا برای ما (مؤمنان)، نسبت به حوران بهشتی فضل و برتری وجود دارد؟ پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمودند: بله، بخاطر نمازتان و روزهتان و عبادتتان برای خدا ،برتری دارید. -همچنین رسول اکرم، صلّی الله علیه وآله فرمودند: «نیک بختترین در بهشت، آن کس باشد که جفتش، همسر (مؤمنش) در دنیا باشد».
».
ھ - «حوران»، به ازدواج درمی آیند؛ لذا همانطور که برخی در همین دنیا، برای ازدواج هیچ نیاز و ضرورتی به غیر از روابط جنسی نمیدانند؛ هنگام سخن از حوریان بهشتی نیز گمان میکنند که فقط برای لذت جنسی میباشند!
*- نقش همسران با کمالات و فضایل، در همین دنیا نیز فقط ارضای لذات جنسی نمیباشد، بلکه لذات روحانی، به مراتب شدیدتر از لذات جنسی میباشد؛ چنان که در دوران کهولت، نیاز جنسی از بین میرود، اما عشق شدیدتر میشود.
*- در همین دنیا نیز ازدواج برای تسکین (آرامش) میباشد، خواه آرامش در نیازهای جنسی باشد و خواه روحی و روانی که برترند.
*- مرد و زن، مکمل یکدیگرند، خواه در دنیا و خواه در بهشت؛ و نیاز به یکدیگر، فقط با ازدواج مرتفع میگردد، خواه در دنیا و خواه در بهشت. در بهشتِ خدا نیز برخورداری از همسری والا مقام، با کرامت، مهربان و زیبا، نگاه به او و گفتگو و مجالست با او، نعمتی بسیار بزرگتر از روابط جنسی با او میباشد؛ چنان که در دنیا نیز همینطور است؛ البته برای کسانی که جهانبینی آنان به غریزۀ شهوت محدود نمیباشد.
بهشت
«بهشت خدا»، جایگاه انسان خوب [مؤمن] است و نعمات بهشتی، جزای اعمال اوست به همراه پاداش اضافه از فضل خدا.
حقیقت انسان روح اوست که اگر جسمی به آن تعلق نگیرد، نمیتواند کاری انجام دهد و در واقع «میّت» میشود؛ از اینرو، به روح آدمی در هر سه عالم دنیا، برزخ و آخرت، جسمی متناسب با آن عالم داده میشود. در دنیا همین جسم مادی است، در برزخ نیز همین جسم است که صورت دارد، اما ماده ندارد؛ و در آخرت همین جسم است که ویژگیهای حیات دنیوی را ندارد، بلکه متناسب با حیات ابدی در آخرت میباشد.
* - روح انسان، بهجتها، لذتها و نیز دردها و ناراحتیهای خودش را دارد، مانند بهجت از دیدار دوست، یا لذت از کسب علم و عبادت - بدن نیز لذات و دردهای خودش را دارد، مانند لذت دیدن و شنیدن آواهای خوش و زیباییها، خوردن و آشامیدن ... و یا آزار بیماریها، گرفتاریها و ... .
در آخرت نیز همینطور است؛ برای روح در بهشت، بهجتها و لذتهایی چون قُرب خدا، لقاء الله، قرار گرفتن در جایگاه صدق، دیدار و همجواری با اولیاء الله، پادشاهی بر ملکی عظیم و نظر مستمر به وجه الله، دوری از هر گونه حُزن و خوف، و البته بهجت و لذتِ «رضوان الهی» که برتر است.
- خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايى وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، در آن جاودانه خواهند بود و [نيز] سراهايى پاكيزه در بهشتهاى جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودى خدا بزرگتر است؛ اين است همان كاميابى بزرگ.
لذتهایی نیز برای بدن بهشتی وجود دارد، چون لباسهای زیبا، قصرهای شکوهمند، خوردن و آشامیدن بهشتی ... و البته ازدواج با نیکویانِ پاک، عفیف، مهربان و زیبا روی که همسری و مجالست با آنان، بهجت و لذت روحی را نیز مضاعف میگرداند.
مشارکت و همافزایی -لطفاً این پرسش و پاسخ را در راستای «جهاد تبیین»، برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.