آقای مهدی نصیری در برنامه زاویه عنوان داشتند: «چنانچه واجبی معروف نشود امر به آن منطقی نیست» چون گفتهاند: امر به معروف، نه امر به واجب، مثال حجاب به ذهن میرسد. لطفا توضیح بفرمایید و در صورت لزوم سوالم رو تصحیح بفرمایید کلیپش در فضای مجازی هست. (لیسانس)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نیازی به اصلاح یا استناد به کلیپ نیست، چرا که صرف نظر از این که چه کسی گفته است، خود موضوعی قابل بحث میباشد. خداوند متعال ابتدا معروف و منکر را مشخص میکند، سپس نسبت به آنها امر و یا نهی میفرماید. اما، «کدام واجبی معروف نیست و کدام معروفی واجب نیست»؟!
●- چون از همان ابتدای انقلاب، همیشه بدفهمیها، یک سویه نگریها و کج سلیقگیهای عدهای و نیز آب به آسیاب دشمن ریختن عدهای دیگر وجود داشت، «حجاب و بدحجابی، مترادف و حتی تنها مصداق امر به معروف و نهی از منکر» جلوه داده شد و البته دشمن نیز نهایت سوء استفاده را در جنگ نرم نمود؛ چنان که زیاد هم به حجاب و بدحجابی کاری نداشت، اما به این بهانه، «امر به معروف و نهی از منکر» را مورد حمله و تهاجم فرهنگی قرار داد تا اذهان عمومی را نسبت به این واجب الهی، بدبین نماید! اصلی که در میان تمامی کشورها، ملتها، ادیان، مذاهب و به طور کلی هر کجا که زندگی اجتماعی و مدنی باشد، رایج بوده و هست و گستره، فراگیربودن و شدتش نیز نشانهی رشد و ترقی یک جامعهی بشری میباشد.
به خاطر داریم که حتی هنگامی که امام خامنهای، اذهان عمومی را متوجه "تهاجم و شبیخون فرهنگی" نمودند، باز یک عده جوّساز، مسئله بدحجابی را به عنوان تنها مصداق عَلَم کردند، تا آن که آن ماجراهای فتنه 77 و جریانهای 78 پیش آمدند و ایران را مانند شوروی کمونیست و خاتمی را گورباچف ایران خواندند، و امام خامنهای ضمن نقد دقیق این شعارها، یادآورد شدند که وقتی از تهاجم فرهنگی گفتم، مقصود این بود، نه حالا دختر خانمی که گوشه خیابان حجابش را رعایت نکرده است، اگر چه آن هم بد است (مضمون)! و یا فرمودند: «عدّهای خیال کردهاند که وقتی ما به تهاجم فرهنگی غرب حمله میکنیم، فقط مسألهمان ایناست که یک نفر در خیابان حجابش را درست رعایت نکرده است. مردم بحمداللَّه حجابشان را رعایت میکنند؛ الّا افرادی قلیل. مسأله اینها نیست. این، فرعی است. اصل قضیه آن است که داخل خانههاست و از مجامع جوانان سرچشمه میگیرد و دشمنان آنجا کار میکنند. آنکه آشکار نیست، آنکه پنهان است» و یا فرمودند: «این مسأله تهاجم فرهنگی ای که ما مطرح کردیم، بعضی کسان به شدّت از آن آزرده شدند و گفتند چرا می گویید تهاجم فرهنگی!؟ در حالی که تهاجم فرهنگی، وسط میدان مشغول مبارز طلبیدن است، بعضی کسان سعی کردند آن را در گوشه و کنار پیدا کنند! این تهاجم فرهنگی، مخصوص برخی از پدیده های ظاهری و سطحی نیست؛ مسأله این است که یک مجموعه فرهنگی در دنیا با تکیه به نفت، حقّ وتو، سلاح میکروبی و شیمیایی، بمب اتمی و قدرت سیاسی می خواهد همه باورها و چارچوبهای مورد پسند خودش برای ملتها و کشورهای دیگر را به آنها تحمیل کند / 9 اسفند 1379»
«چنانچه واجبی معروف نشود امر به آن منطقی نیست»؟!
منطق قرآن کریم، حدیث و سیرهی معصومان علیهم السلام که عقل نیز تصدیق و تعظیم به آن میکند، همین است که "شناخت" مقدم بر محبت، مودت، اطاعت، پیروی، مخالفت، دشمنی و ... میباشد. اما مقصود از «چنان چه واجبی معروف نشود، امر به آن منطقی نیست» را متوجه نمیشویم، چرا که مشتبه است و به هر معنایی میتواند آن را برداشت نمود!
●- آیا مقصود از "معروف شدن"، شناخته شدن بین همگان است؟! خب، پس از چهارده قرن، رندگی در پرتو اسلام، چه کسی اصول و فروع اولیه اسلام را نمیشناسد؟!
یک عده چنان ابتدای انقلاب میگفتند: «اسلام در پنج سال اول شراب را حرام نکرد، پس شما چرا تا آمدید کارخانجات، بارها و کلاً فروش مشروبات الکلی را بستید؟!» که گویی اول بعثت است. حال آن که انقلاب، در حالی رخ داد که 1400 سال از اسلام میگذشت! و همینطور بود راجع به حجاب و ... که همگان با این معارف و احکام، آشنایی کامل دارند و نزدشان معروف است!
آیا مقصود این است که همگان بر این باور و نظر باشند که راجع معروف بگویند: «بهبه، این چه عالیست» و راجع به منکر بگویند: «اه اه، این چه بد است»؟! خب اگر چنین باشد که دیگر موضوعیت و لزومی برای "امر و نهی" باقی نمیماند!
*- همچنین تفکیک و مقصود از بیان این که «امر به معروف است و نه به واجب» را متوجه نمیشویم! کدام واجب عقلی و شرعی، معروف نیست و "واداشتن" به کدام معروفی به لحاظ عقلی و شرعی واجب نیست و "بازداشتن" از کدام منکری به لحاظ عقلی و شرعی واجب نمیباشد؟!
امر به معروف و نهی از منکر:
"معروف" یعنی آن چه باید به عنوان "حق" شناخته شود که عقل مصدق آن است و قلب و فطرت گواه به درستی آن میدهد و به آن گرایش دارد و "منکر" یعنی آن چه باید به عنوان "ناحق = باطل" شناخته شود که برای عقل نادرست و برای قلب و فطرت ناخوشایند، و برای وجدان بشری نامطلوب است.
"امر و نهی" نیز به معنای آموزش، تبلیغ، وعظ، ارشاد، نصیحت، تذکر و ... نیست؛ بلکه امر یعنی "واداشتن" و نهی یعنی "بازداشتن"!
در آیات قرآن، نفرموده که نماز به شما تعلیم میدهد و یا شما را نصیحت میکند که از "منکر" دوری گزینید، بلکه میفرماید که "نماز از فحشا (زشتی و پلیدی) و منکر (آن چه بدی است و باید از آن دوری شود) باز میدارد": «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ / العنکبوت، 45»
بنابراین واداشتن به خوبی، خیر و صلاح و متقابلاً بازداشتن از بدی، شر و تباهی (فساد)، یک اصل است که اختصاص به دین و مذهب خاصی ندارد، بلکه عقل بشری نیز به همین حکم میکند، لذا در اسلام که "تشریع"اش عین "تکوین" است، واجب شده است و البته حدود و ثغورش نیز تبیین گردیده است.
اصل معروف و منکر:
اگر چه برخی از روی کوتاه بینی و عوامی، و برخی دیگر از روی غرض، نخواستند دامنهی "معروف و منکر" را گستردهتر و ژرفنای آن را عمیقتر "حجاب و بدحجابی" ببینند و مطرح کنند؛ اما حقیقت مطلب این است که اصل معروف، همان "ولایت و سرپرستی حق" و اصل منکر، همان "ولایت و سرپرستی باطل" میباشد.
حضرت سید الشهداء امام حسین علیه السلام فرمودند: «وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی اُمَّهِ جَدِّی، اُرِیدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ» یعنی: «و حقیقت این است که من برای اصلاح [ضد فساد و تباهی] در امت جدم خروج نمودم و اراده نمودهام تا "امر به معروف و نهی از منکر» نمایم». و در این راستا با به زبان آوردن کلمه استرجاع، که با دیدن نشانههای مرگ گفته میشود، فرمودند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ» یعنی: «باید با اسلام خداخافظی کرد [فاتحهی اسلام را خواند – مرگش را دید]، وقتی مردم به سرپرستی کسی چون یزید مبتلا میشوند» (اللهوف، ص24).
دقت شود که نفرمودند: «ولایت یزید»، بلکه فرمودند: «ولایت مثل یزید»، یعنی در همیشه زمان چنین است که اگر حکومت و حاکمی، کافر، جاهل، مستکبر، ظالم، شرابخوار، میمونباز و فاسدی مثل یزید بر مسلمانان ولایت و سرپرستی نماید، دیگر از اسلام برایشان چیزی باقی نمیماند، پس همه باید برای "امر به معروف و نهی از منکر" خروج کنند.
●- و البته این اهانت و افترای بزرگی به مردم مسلمان، به ویژه شیعیان و بالاخص مردم ایران است که گفته شود: «ولایت هنوز برایشان معروف نشده است»!
مقایسههای غلط:
وقتی چهل سال در اذهان عمومی، امر به معروف و نهی از منکر، به حجاب و بدحجابی خلاصه میشود، آن وقت مقایسههای غلط توسط دشمنان شروع میشود و توسط عوام پذیرفته میگردد و میگویند: «آیا رشوه، رانت، نزول خوری و سیستم ربوی بانکها، کلاهبرداری، اختلاس و ...، به ویژه در سطح کلان و میان مسئولان بدتر است یا بدحجابی چند نفر در خیابان».
این مقایسهی غلط، تاکتیکی در جنگ نرم است، چرا که قرار نیست الزاماً یا این باشد و یا آن! و یا آن که فقط با این مخالفت شود و یا فقط با آن؛ و هیچ کدام جایگزین الزامی دیگری نیستند!
نتیجه:
بنابراین، آن چه بیان شد، برای سبک شمردن بدحجابی نیست، که سبب بروز انواع و اقسام ناهنجاریهای اخلاقی، روانی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی در جامعه میشود و مقدمهی ترویج فساد و فحشا است، بلکه مقصود این است که بدانیم "امر به معروف و نهی از منکر"، نه تنها منحصر به حجاب و بدحجابی [آن هم فقط برای بانوان] نمیباشد، بلکه وسعت دامنهای دارد که هر امری را شامل میگردد، و رفعتی دارد که موجب اصلاح جامعه، رشد، کمال، فلاح و قُرب الهی میگردد؛ و البته لازم است که هر کسی ابتدا از خود شروع نماید.
مؤمن - «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (التوبة، 71)
ترجمه: و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مىدارند و از كارهاى ناپسند باز مىدارند و نماز را بر پا مىكنند و زكات مىدهند و از خدا و پيامبرش فرمان مىبرند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است.
منافق - «الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (التوبة، 67)
ترجمه: مردان و زنان دو چهره [همانند] يكديگرند به كار ناپسند وامى دارند و از كار پسنديده باز مىدارند و دستهاى خود را [از انفاق] فرو مىبندند، خدا را فراموش كردند پس [خدا هم] فراموششان كرد، در حقيقت اين منافقانند كه فاسقند.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
کارشناسی گفت: «چنانچه واجبی معروف نشود، امر به آن منطقی نیست»، امر به معروف است، نه به واجب. البته ابتدا نیز مقولهی "حجاب" به ذهن میآید!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9943.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 1703
- 28 مرداد 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام حجاب