«توجه»، بیش از هر رویکردی، مورد «بیتوجهی» قرار گرفته است - «توجه به دین حقیقی» چگونه ممکن است - «توجه» ما باید همچون توجه حضرت ابراهیم علیه السلام باشد! - بخش سوم + صوتی (9:21 دقیقه)
سلام به محضر شریف امام زمان علیه السلام و سلام خدمت شما بزرگواران؛
بیان شد که «توجه»، چه در امور مادی و چه غیر مادی، یعنی «روی نمودن - رویکرد و جهتگیری» و موضوع بحث ما «چگونگی توجه به دین حقیقی» میباشد.
ابتدا باید بدانیم، دقت و توجه داشته باشیم که مقصود از «دین»، ادیان الهی چون اسلام، مسیحیت و یهودیت و یا حتی ادیان مندرآوردی بشری، چون بودیسم، هندوئیسم و یا مکاتب مادی کهن و معاصر نمیباشد؛ بلکه «دین»، یعنی: «جهانبینی و باورها» و سپس شریعت (احکام و حقوق منطبق بر آن).
بنابراین، هر نوع جهانبینی مادی و هر مکتب و شریعت منطبق با آن نوعی دین است؛ جهانبینی "توحیدی - اسلامی" و شریعت منطبق بر آن نیز «دین» است و هیچ کسی در این عالم، بیدین نبوده، نیست و نخواهد بود؛ چرا که هر کسی نوعی نگرش به عالم هستی و باورها و اعتقاداتی دارد و بایدها و نبایدهای منطبق بر آن را پذیرفته است. به پیامبرش فرمود که به کفار بگوید: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ - دین شما برای خودتان و دین من برای خودم» (الکافرون، 6) - این یعنی کفار نیز دین دارند.
این که در قرآن کریم فرمود: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ - در دین هیچ اجبار بدآمدنی وجود ندارد، چرا که راه رشد از گمراهی روشن شده است» (البقره، 256) و بسیار هم مورد سوء استفاده قرار گرفته است، مقصود «دین» به همین معناست، نه قوانین و احکام که اجرای آن در هر جامعهای ضروری و اجباری است و حتی متخلف مجازات میشود! لذا به رغم آن که 124 نبی، 313 رسول و پنج پیامبر اولی العزم و کتاب و شریعت فرستاده، میفرماید: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ - همانا دین نزد خداوند اسلام است» (آل عمران، 19)؛ یعنی دینی که تمامی آنها آوردند، همان اسلام بوده است و البته شریعتها، یعنی قوانین و احکام متفاوتی داشتند.
«توجه به دین حقیقی» چگونه ممکن است؟
چنین نیست که خداوند سبحان، دینش را فقط توسط پیامبرش تبیین و ابلاغ نموده باشد و یا فقط در کتابی معرفی و تعلیم نموده باشد؛ چرا که در این صورت، آنان که به پیامبر خدا دسترسی نداشتند و یا اصلاً نمیشناختند، و یا کتاب خدا را نخواندند و یا فهم نکردند و یا اصلاً سواد خواندن و نوشتن نداشتند و ندارند؛ حق داشتند که به ادیان باطل و خرافات بگروند و تسلیم دعوت ابلیس لعین و شیاطین جنّ و شوند! بلکه خداوند متعال، حقیقت «دین» خودش را در وجود آدمی نهادینه کرده است و همه را بر یک فطرت خلق نموده است و میفرماید: «برای شناخت دین حقیقی و دینداری،به دین فطرتت توجه کن»
- روی (توجه و جهت) خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن اين فطرتی است كه خداوند انسانها را بر آن آفريده؛ دگرگونی در آفرينش خدا نيست؛ اين است دين و آئين محكم و استوار ولی اكثر مردم نمیدانند.
دقت نماییم که میفرماید: دین حقیقی، دین خدا، در فطرت شما نهادینه شده است، پس توجه و جهتگیری شما به سمت فطرتتان باشد تا حقایق را دریابید. تمامی انحرافات بشر، به این دلیل است که به جای توجه به فطرتش، به نفس حیوانیاش توجه دارد و جهتگیریهایش، به سمت پاسخگویی به خواستههای نفسش میباشد.
توجه حضرت ابراهیم علیه السلام:
اگر چه مردمان عصر ایشان [مانند بسیاری از مردمان عصر ما]، کافر بودند، اما بیان شد که کفار نیز جهانبینی، دین و اعتقاداتی داشته و دارند.
بشر، چون زمین را زیر پا میبیند و گمان دارد که بر آن تملک و تسلط دارد، برای قدرت به آسمان نگاه میکند؛ یک عده ستارهپرست بودند، عدهای گفتند: ماه بزرگتر است، پس إله و ربّ ما ماه است، و عدهای نیز گفتند: خورشید از همه بزرگتر است و نور و حرارت میدهد، پس خورشید پرست شدند؛ حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: «اینها همه افول دارند، طلوع و غروب دارند و این نمیشود که إله و ربّ من و عالم هستی، افول داشته باشد و من فطرتاً و به حکم عقل، «لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ - افول کنندگان را دوست ندارم» (الأنعام، 76)؛ و تأکید ایشان بر «محبّت» به این خاطر است که پرستش صرفاً بر اساس شناخت نیست، بلکه آدمی به کسی یا چیزی توجه میکند و به سوی کسی یا چیزی جهتگیری مینماید که دوستش دارد.
از وی پرسیدند: «پس تو، چه چیزی یا چه کسی را میپرستی؟!» و ایشان با تأکید بر امر «توجه» فرمودند:
- من روی (و جهت) خود را به سوی كسی متوجه كردم كه آسمانها و زمين را آفريده؛ من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم.
توجه مادهگرایان امروزی
توجه مادهگرایان امروزی با جاهلان و بتپرستان اعصار جاهلی در قدیم، هیچ تفاوتی ندارد! نه تنها هنوز هم در پیشرفتهترین کشورها، چون امریکا، چین، ژاپن و هندوستان؛ معابد بتپرستی دایر است؛ بلکه تمامی کفار، به ماده توجه دارند و فقط مصادیقش متفاوت است! یکی میگوید: «اصالت با ماده است» - دیگری میگوید: «اصالت با شهوت جنسی است» - دیگری میگوید: «اصالت با ثروت است» - دیگری میگوید: «قدرت زیربنا و هدف است» و دیگری (اومانیسم) میگوید: «اصالت با فرد است و کمال در رفاه و لذات حیواتی اوست»!
●- اما، توجه و جهتگیری ما باید همچون حضرت ابراهیم علیه السلام باشد که فرمود: «هیچ کدام از این مصادیق مادی، اصالت، حیات، قدرت و دوام مستقل ندارند، همه از بین رفتنی هستند؛ همه اینها را خدا خلق نموده و اسباب حیات دنیا و ابزار رشد قرار داده است؛ پس من روی، توجه و جهتم را متوجه کسی میکنم که تمامی اینها را آفریده است ؛ زمین و آسمانها را گشوده است.
دقت شود که نمیفرماید: «الله، إله، ربّ و سایر اسماء الله»، بلکه میفرماید: همان که آفریده و بدیهی است که همو ربوبیّت میکند و هر کس به غیر از او را مبدأ و مقصد بشناسد و توجه و جهتگیریش به سمت غیر او باشد، مشرک است، یعنی برای او شریک قائل شده و من از مشرکان نیستم؛ بلکه به خاطر توجه و جهتگیری به سمت او، از موحدان میباشیم.