درسی از نهج البلاغه با شرحی مختصر - 168/ خطبه 202 - درد دل امیرالمؤمنین با رسول الله، هنگام تدفین حضرت فاطمه صلوات الله علیهم اجمعین + صوت (9:45 دقیقه)
درسی از نهج البلاغه با شرحی مختصر - 168/ خطبه 202 - درد دل امیرالمؤمنین با رسول الله، هنگام تدفین حضرت فاطمه صلوات الله علیهم اجمعین.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ. قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ، فَ "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ". فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ. وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ، هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ. وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ، لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ.»
(نهج البلاغه، خطبه 202 / کافى، ج 1، ص 461 و ...) - اين حديث در منابع اهل سنّت نيز آمده است؛ مانند کتاب فضائل الصحابه احمد بن حنبل، ج 2، ص 623 و ... .
- اى رسول خدا! از من و دخترت بر تو سلام باد كه در جوار تو آمد، و به سرعت به تو ملحق شد. اى رسول حق، از دورى دختر برگزيده ات شكيبايىام كم شد، و طاقتم از دست رفت، جز آنكه مرا در فراق عظيم تو، و سنگينى مصيبتت جاى تسليت (در مصيبت فاطمه) است. زيرا من بودم كه با دست خود تو را در آغوش خاك جاى دادم، و سرت بر سينه من بود كه روح پاكت از قفس تن پريد. ما از خداييم و به خدا باز مى گرديم.
راستى كه امانت باز گردانده شد، و ودیعهات دريافت گرديد. اما غصه من ابدى است، و شبم قرين بيدارى است تا زمانى كه خداوند براى من جايگاهى را كه تو در آن اقامت دارى اختيار كند.
به زودى دخترت از همدستى امت براى ستم بر او به تو خبر خواهد داد، در پرسيدن از او اصرار كن، و خبر اوضاع را از او بخواه، در حالى كه بين ما و تو فاصله زيادى نشده و زمانه از يادت خالى نگشته اين همه ستم به ما شد.
به هر دو نفر شما سلام باد؛ سلامِ وداع كننده نه سلام رنجيده خاطر دلتنگ. اگر از كنار مرقدت بروم نه از باب ملالت است، و اگر بمانم نه از جهت بدگمانى به آنچه خداوند به صابران وعده داده است میباشد.
شرح مختصر
مرگ و آن هم با شهادت، برای اولیاء الله، پایان رنج سفر و فراغ و دوری از محبوب است و به فرمودۀ سیدالشهداء علیه السلام، برای مؤمن، زینت است؛ چنان که امیر مؤمنان، امام علی علی علیه السلام، هنگام ضربت گفتند: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه - سوگند به پروردگار کعبه که رستگار شدم» - حضرت صدیقۀ کبری علیها السلام، در بستر، چنین دعا نمودند:
«یا رَبِّ اِنِّی قَدْ سَئِمْتُ الْحَیاةَ وَ تَبَرَّمْتُ بِاَهْلِ الدُّنْیا فَاَلْحِقْنی بَأَبی اِلهی عَجِّل وَفاتی سَریعاً» (نهجالحیاة/ ح 118/ ص 204)
- پروردگارا! از زندگی خسته و رویگردان شدهام و از دنیازدگان، بلاها و مصیبتهای ناگوار دیدهام، خدایا مرا به پدرم رسول خدا متّصل گردان و مرگ مرا زود برسان (تحویل گرفتن مرا سریع برسان).
حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، به سیدالشهداء علیه السلام که بر بالین ایشان میگریست، فرمودند: «برادرم! من از تو جدا شده و به سوی پروردگارم رهسپارم» - سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، در گودال قتلگاه سر به آسمان بلند کردند و گفتند: «إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ - خداوندا! به قضای تو راضیم، تسلیم امر تو هستم، معبودی جز تو نیست» ... و هم چنین سایر اولیاء الله و مؤمنان، مشتاقانه منتظر پایان سفر و لقای پروردگار و قرار گرفتن در جوار اهل عصمت علیهم السلام بوده و هستند و روحیۀ شهادت طلبی آنها نیز به همین دلیل است.
امروز باید بر مصیبت و غم امیرالمؤمنین علیه السلام گریست!
برای خلیفة الله، حجّت الله، برادر، وصی و باب علم رسول الله صلوات الله علیه و آله، یعنی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، پس از غم و سوز رحلت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، هیچ مصیبت، درد و غمی بالاتر و شدیدتر از شهادت همسر جوانشان، حضرت زهراء علیها السلام نبود؛ لذا برای شیعیان و اهل معرفت، محبّت و مودّت نسبت به ایشان نیز هیچ مصیبت، درد و غمی، بالاتر از سوز دل و غصههای امیرالمؤمنین علیه السلام در این سوگ نمیباشد.
ایشان، پس از تدفین، نه فقط از روی احترام، و نه فقط از این جهت که فاطمه علیها السلام، دختر رسول خدا صلوات الله علیه و آله بودند، بلکه از آن جهت که فقط ایشان عظمت این دو بزرگوار را میشناختند و والامقامترین مخاطب بودند، با دلی سوخته و اشکی روان، به ایشان توجه نمودند و در غم شهادت همسرشان گفتند: «این غم من تا وقتی زندهام ادامه دارد و شبهای من بیداریست»؛ چنان که در نزدیکی شهادتشان به صبح و خورشید گفتند: «هیچ گاه طلوع نکردی که من خواب باشم»!
امیرالمؤمنین علیه السلام، در این درد دل، از مصیبتهایی که مردم به ظاهر مسلمان، اما منافق، بر ایشان و همسر عظیم الشأن و مظلومهشان وارد کردند، هیچ نگفتند، چرا که شرح آن در کتابها نمیگنجد؛ بلکه فقط عرض نمودند: «از دخترت بپرس و اصرار کن که بگوید، امّت تو چه ظلمهایی بر ما روا داشتند!»
امام، در مویهای دیگر، غم جانگاه خود را چنین بیان نمودند:
نَفْسی عَلى زَفَراتِها مَحْبُوسَةٌ *** یا لَیْتَها خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَراتِ
لا خَیْرَ بَعْدَکَ فِی الْحَیاةِ وَ إِنَّما *** أَبْکی مَخافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیاتی
جانم گرفتار مصیبت دردناک اوست - و اى کاش با آه و ناله از این تن بیرون مىآمد
بعد از تو زندگى در نظرم بى ارزش است - و اگر اشک مىریزم براى این است که مىترسم بعد از تو عمر من طولانى شود.
*- امروز باید بر مصیبت، غصه و غم امامی گریست که "غیرت الله" بود، اما به خاطر حفظ اسلام، در برابر شیادانی که قصد داشتند تمام اسلام را نابود کنند، مجبور بود سیلی خوردن همسرش، فاطمه علیها السلام را در کوچه تحمل کند!
*- امروز باید بر مصیبت، غصه و غم امامی گریست که کفر را با شمشیرش ریشه کن نمود، اما اکنون مجبور است، شکستن بازو و پهلوی همسر جوانش، آن هم سیدة النساء العالمین و مادر امام حسن، امام حسین و زینب کبری علیهم السلام را تحمل کند، تا اسلام حفظ و باقی بماند و به نسلها منتقل گردد.
*- امروز باید بر مصیبت، غصه و غم امامی گریست که مجبور میشود همسر جوان، مظلومه و شهیدۀ خود را طبق وصیت، شبانه و مخفیانه به خاک بسپارد!
●- به راستی چه جوی حاکم بود، چه انحرافی ایجاد شده بود که پس از گذشت چند روزی از رحلت، امکان تشییع جنازۀ علنی و با شکوه دختر رسول خدا صلوات الله علیه و آله، ممکن نبود؟! چه بسا پیکر مطهر او را نیز همچون فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام، به تیر میبستند؛ یا برای عوامفریبی و نفاق، اجازه حضور و تشییع به همسر و فرزندانش نمیدادند و خود زیر تابوت کشتۀ خود، سینه میزدند!
*- امروز، روز عزاداری برای امیرالمؤمنین و فرزندان فاطمه علیها السلام است؛ امروز، روز ذکر مصیبتهای ایشان و گریه بر غم جانگاه و همیشگی ایشان است.
امروز باید به محضر فرزندشان، حضرت امام مهدی علیه السلام مشرف شد و پس از سلام، اعلام همدردی، فهم و پیروی نمود.
السّلام عَلیک وَ آجَرَکَ الله یَا صَاحِبَ الزَّمان فِی مُصیبَتِ جَدِّک وَ امّک.
- تعداد بازدید : 345
- 26 آذر 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: نهج البلاغه صوتی فاطمیه