پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): کسی که سؤال میکند: «آیا فلان کار، به لحاظ شرعی اشکال دارد یا خیر؟» معلوم میشود که متدین و مقید است و دوست دارد که خلاف رضایت معبود، عملی ننماید.
زیباترین جلوههای دین عزیز اسلام [دینی که خدا آن را برای بندگانش قرار داده و به آن راضی شده - وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا]، علم - فکر و بصیرت، و هم چنین رعایت اخلاق و حفظ شأن خود و دیگران میباشد.
اگر این نکات اصلی که ساختار شخصیتی هر کسی را شکل میدهد مورد توجه قرار گیرد، نگاه به "احکام" نیز متفاوت میگردد و انسان نه دچار تفریط میگردد که به احکام الهی بیتوجه شود و اهمال نماید و نه دچار افراط خشک میگردد که برای هر مطلبی به دنبال فتوای یک مرجع برود، چرا که در بسیاری از موارد، عقل شریفش گواهی میدهد که فلان کار سخیف است، دون شأن است، مضر است ... پس انجامش اشکال دارد.
هدف حکیمانه:
خداوند متعال حکیم است و دوست دارد که بندگانش نیز "حکیم" باشند و هیچ کار بدون حکمتی انجام ندهند. کار با "حکمت"، کاری هدفمند، هوشمند، مفید و با برنامه میباشد.
حالا هر کسی، به ویژه یک جوان، یک دانشجو، یک ارشد و ...، باید ابتدا با بصیرت تمام تفکر کند که اساساً این گونه گروهها، برای چه و به چه منظوری در فضای مجازی تشکیل میشوند؟! گاهی تبعیت از جوّ و مُد روز است – گاهی از روی عوامی است – گاهی برای سرگرمیِ پوچ است – گاهی ریشه در تکبر و منگرایی در تشکیل دهنده دارد که دوست دارد افراد بیشتری به او توجه کنند و دورش جمع شوند ... و گاهی بسیار هدفمند است و ساختار شکنی در فرهنگ غنی از یک سو، و رواج فرهنگهای منحط را از سوی دیگر قصد میکنند.
حال آیا عضویت در این گروهها و مشارکت در تحقق اهداف آنها، جایز است؟!
کار بیهوده:
کسی که خدا را دوست دارد، و نیز خودش را هم دوست دارد و میخواهد که رشد کند، مقرب شود و خدا نیز او را دوست داشته باشد، باید بداند که یکی از ویژگیهای مؤمن، پرهیز و اعراض از کار بیهوده (لغو) میباشد، چنان که در سوره المؤمنون، دومین ویژگی مؤمن، پس از نماز را، پرهیز از کار لغو بیان نمود و فرمود: « وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ».
مؤمن هم خودش شریف است و هم عمر و وقتش ارزشمند است، لذا کار بیهوده نمیکند.
حال آیا عضویت در اینگونه گروهها، گپ و گفتهای بیهوده و وقت گذاشتن برای خواندن پیامها و نوشتن پیامهای مشابه، کار بیهودهای نیست و اشکالی ندارد؟! انصافاً اسراف عمر و ضایع کردن عقل نیست؟! چرا برخی از انسانها، در امر ضرورت ارتباط مستمر با خالق خویش و پروردگار عالَم، انواع و اقسام دلیلهای عقلی و منطقی را مطالبه میکنند، اما در ارتباطات باطل و لغو، اصلاً فکر نمیکنند، چه رسد به این که دلیل و حکمت نیز بخواهند؟!
حفظ احترام:
مؤمن، آینهی اسما و صفات الهی است، پس محترم است. لذا باید هم احترام خودش را حفظ کند و هم احترام دیگران را حفظ نماید. از این رو خداوند متعال نه تنها از بیاحترامی، غیبت، تهمت، هتاکی، فحش دادن و هر گفتار ناروایی پرهیز داده است، بلکه ضمن جایز و خوب دانستن با نشاط و بشاش بودن، مزاح به موقع و در چارچوب داشتن، هر گونه شوخی را مغایر با عقلانیت و نفس شریف انسان بیان نموده است.
حال آیا عضویت در گروهی که افرادش در آن به یک دیگر اهانت میکنند و شوخیهای جلف و سبک میکنند و در مجموع وقت خود و دیگران را به باطل هدر میدهند، اشکالی دارد یا ندارد؟
نامگزاری:
اسلام عزیز، بر نامگزاری خوب و صدا کردن دیگران به آن نامها، تأکید بسیاری دارد. البته امروزه بشر با عصای علم، کمی به اهمیت این موضوع و تأثیر "نام = اسم"، روی ساختار شخصیتی و روانی انسان (و جامعه) پی برده است؛ اما خدا در کلام وحی (قرآن مجید) حتی تأکید دارد که اگر فرزندانی را به سرپرستی گرفتید، آنان را به نام پدرانشان بخوانید؛ و رسول اعظم صلوات الله علیه و آله، یکی از حقوق فرزند بر پدر (تکلیف پدر نسبت به فرزند) را انتخاب نام خوب بیان فرمودند.
حال گروهی که اعضا در آن یک دیگر را "توله سگ" صدا میکنند و طرف مقابل نیز نه تنها از این لقب (که شامل پدر و مادرش نیز میگردد)، بدش نمیآید، بلکه خوشش هم میآید، چه شاکله، جایگاه و شأنیتی دارد، و آیا عضویت در چنین گروهی و مشارکت در رونق بازار آنها، اشکال دارد یا ندارد؟!
حساب بردن از دیگران:
چنان که بیان شد، گاهی یک متکبرِ عقدهای، که توان ندارد به صورت مستقیم و منطقی، ارتباط سالم برقرار نماید و مخاطب را به کمالی دعوت و جذب نماید، یک گروهی را در کانال یا ... ایجاد میکند و در فضای مجازی، یک جایگاه متکبرانهی وَهمی برای خود ترسیم میکند و یک عده سادهتر از خودش هم دور او جمع میشوند و به اصطلاح ازش حساب میبرند؟!
درس بزرگ من، شما و دیگران، از این رفتارها، این باشد که هر چه اسلام فرموده، منطبق با فطرت و خلقت است، پس اگر راه حقیقیاش نشد، حتماً راه دروغین و باطلی، جایگزینش میشود.
آدمی، نیازمند است و دوست دارد که بزرگتری داشته باشد، از کسی حساب ببرد، او را بزرگ یا قدرتمند بشمارد و ... – اما برخی هستند که وقتی به آنها گفته میشود: الله، اکبر است، پس او را صاحب ولایت خود بدان و از او حساب ببر و مقابلش ضمن امید به رحمت، خشیت و خوف داشته باش، با تکبر و گردنکلفتی، روی بر میتابد! پس، به ناچار انسانهای ضعیف را جایگزین مینماید و از آنها حساب میبرد. مثل اعضای این گروه که از آن خانم بد دهن، حساب میبرند؟!
**- بیتردید، هر کس که از خدا بترسد، از دیگران نمیترسد و هر کس که از خدا نترسد، از دیگران فراوانی میترسد، حتی بیش از آن که از خدا باید بترسد «... فَرِيقٌۭ مِّنْهُمْ يَخْشَوْنَ ٱلنَّاسَ كَخَشْيَةِ ٱللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةًۭ - جمعی از آنان، از مردم میترسیدند، همان گونه که از خدا میترسند، بلکه بیشتر ... / النساء، 77».
پس انسان عاقل و مؤمن، فقط از خدا میترسد و حساب میبرد، چرا که میداند فقط اوست که حساب میکشد. در واقع این ترس، ترس از بدحسابی خودمان و عواقبش در روزی است که او حساب میکشد.
« وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ » (الرّعد، 21)
ترجمه: و آنان كه آنچه را خدا به پيوستنش فرمان داده مىپيوندند و از پروردگارشان مىترسند و از سختى حساب بيم دارند.
[به امر مهم "اتصال و ارتباط" و سپس "خشیت و ترس"، در آیهی مبارکه فوق دقت بیشتری شود]
نفوذ گام به گام شیطان:
همانگونه که رشد، تکامل و تعالی انسان [در هر امری]، گام به گام محقق میگیرد، سقوط، هبوط و هلاکت او نیز گام به گام صورت میگیرد. همانطور که فراگیری حروف الفبا و سپس خواندن و نوشتن سادهترین کلمات، گام نخست در رشد علمی تا فوق دکترا میباشد، خلاف یا گناهی که شاید به صورت مستقل و ابتدا به ساکن، امر مهمی به نظر نمیآید، همان گام نخست انحراف و زاویه پیدا کردن از "صراط مستقیم" میباشد که هر چه امتداد یابد، بُعد و فاصلهی دورتری پیدا میکند.
اما نکتهی مهم و قابل توجه این که طبعاً شیطان برای نفوذ گام به گام، از راههایی وارد میشود و در کمینهایی مینشیند و عواملی میگمارد که آدمی او، کمین و عواملش را نمیبیند، مگر آن که بصیرت و ایمان داشته باشد:
« يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ » (الأعراف، 27)
ترجمه: اى فرزندان آدم، زنهار تا شيطان شما را به فتنه نيندازد؛ چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند، و لباسشان را از ايشان بركند، تا عورتهايشان (بدیها و قبحهایشان) را بر آنان نمايان كند. در حقيقت، او و قبيلهاش، شما را از آنجا كه آنها را نمىبينيد، مىبينند. ما شياطين را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمىآورند.
حال آیا انسان عاقل و مؤمن، خود را در تیررس و هدف شیاطین از انس و جنّ و دشمنانش قرار میدهد؟!
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
همکلاسیها در کانال، گروه مختلطی تشکیل دادهاند، ارتباط صمیمانه و شوخی دارند؛ خانمی، آقای مخاطبش را توله سگ خطاب میکند. آیا عضویت اشکال دارد؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8017.html
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام