«توجه»، بیش از هر رویکردی، مورد «بیتوجهی» قرار گرفته است - «توجه» یعنی چه و چه نقشی دارد؟! - بخش اول (10:18 دقیقه)
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلام به محضر شریف امام زمان علیه السلام و سلام خدمت شما بزرگواران؛
آدمی در هر لحظه و بدون وقفه، به چیزی، امری یا موضوعی «توجه» دارد، اما کمتر کسی است یا کمتر اتفاق میافتد که اصل «توجه» مورد «توجه» قرار گیرد! در حالی که تمامی مواضع و عملکردهای ما - از جزئیترین امور، مانند یک نگاه، یا نوشیدن جرعهای آب برای رفع تشنگی، یا پوشیدن یک لباس گرفته تا اساسیترین رویکردهایمان، پس از «توجه» صورت میپذیرد و این «توجهات» است که سرنوشت دنیوی و اخروی را میسازتد یا تغییر میدهند.
توجه یعنی چه؟
«وجه»، یعنی «روی، رخ و صورت» و «توجه» یعنی: رویکرد، یا همان «جهتگیری».
مادهگرایان، «توجه» را به همین رویکرد و جهتگیری ظاهری میشناسند، مثل آن که کسی روی به شمال دارد و رویش را به جنوب برگرداند، یا روی به کسی دارد و سپس رویش را به دیگری برگرداند؛ و در نهایت به توجهات ذهنی نیز اشاره دارند، چرا که ذهن را نیز مادی و تواناییهای مادی (هوش، تصورات، ادراکات و ...) تعریف میکنند چرا که آنها، به جز مادیات، به چیزی توجه ندارد!
اما، واقع این است که گاهی «توجه»، قلبی میباشد؛ مثل کسی که به طرفی میرود، اما توجهش به هدف و موضوعی است که برای آن میرود - شاخه گلی برای هدیه میخرد، اما توجهش به محبوب معطوف میباشد و یا حتی مسائل دیگری که ربطی به رویکرد و حرکت مادی او ندارد - یا کسی که به نماز ایستاده، اما تمام ذهن، قلب و توجهش، متوجه هر چیزی هست، به غیر از خداوند سبحان، عبادت و راز و نیز با او! به قول مولوی:
مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانى
حدیث درد فراق تو با تو بگذارم
وگرنه این چه نمازى بود، که من با تو
نشسته روى به محراب و دل به بازارم
توجهات ناخودآگاه و اختیاری
«توجه» در بسیاری از موارد، ناخودآگاه است، مثل آن که صدایی سبب توجه کسی شود، یا خبری توجه انسان را جلب نماید؛ اما «توجه» در بسیاری از موارد، اختیاری میباشد و این توجهات اختیاری میباشند که سبب تغییر رویکردها، مواضع، اعمال و در نتیجه سرنوشتها در دنیا و آخرت میگردند.
به عنوان مثال: شاید طوفانی بوزد یا بارانی ببارد و توجه آدمی را جلب نماید؛ این توجه اختیاری نیست و تأثیری در رویکرد انسان ندارد، اما اگر متوجه خودش و خطرات طوفان یا خیس شدن زیر باران شد و برای جلوگیری از آن به صورت اختیاری متوجه رفتن در پناهگاه یا پوشیدن لباس مناسب شد؛ در جهتگیری و رفتار او اثر میگذارد.
مثال دیگر، در تغییر توجهات و بالتبع مواضع و عملکردها در خودمان یا دیگران میباشد که نه تنها هر روز، بلکه هر لحظه شاهدیم. خواه مادی باشد یا غیر مادی. مانند کسی که نسبت به خودش و حقایق عالم هستی غافل است، خدا را فراموش نموده و به بازگشت (معاد) نیز هیچ توجهی ندارد که بخواهد به دین خدا، ایمان و عمل خود توجه داشته باشد؛ اما اتفاقی ناگهانی یا روندی طولانی، سبب میگردد تا او به این حقایق نیز «توجه» کند و تغییر جهت دهد. البته عکس آن نیز بسیار اتفاق میافتد، مانند کسی که به حسب ظاهر مؤمن، متقی و انقلابی بوده و سالیانی به عبادت و مجاهدت پرداخته، اما به هر علّتی، توجهش به دنیا، متاع دنیا، ثروت، قدرت، شهرت و سایر شهوات نفسانی معطوف میگردد و به طور کلی تغییر جهت میدهد!
سوء استفاده از قانون جذب
در این که عالَم هستی حکیمانه و قانونمند خلق شده، هیچ تردیدی نیست؛ حتی منکران خداوند سبحان نیز نمیتوانند منکر خلقت و ربوبیّت (تدبیر و مدیریت) علیمانه و حکیمانۀ عالَم هستی و همین جهان مادی شوند؛ و از جمله این قوانین متقن، «جاذبه و دافعه» میباشد که نه تنها مادیات، بلکه معنویات را نیز شامل میگردند؛ چنان که اصل اساسی در مواضع و رفتار هر کسی، همان «تولی و تبری - نزدیک شدن و دور شدن» میباشد.
یاد خداوند سبحان، برای عدهای جاذبه دارد و برای عدهای دافعه - اسلام عزیز، هم جاذبه دارد و هم دافعه؛ چنان که اولیاء الله و سایر مؤمنان نیز هم جاذبه دارند و هم دافعه - و شیاطین جنّ و انس نیز برای برخی جاذبه دارند و برای برخی دیگر دافعه.
*- مدتی است که غربیها، به ویژه در فضای مجازی، با سوء استفاده از همین قانون القا میکنند: «بر اساس قانون جذب، به هر چه توجه کنی، بخواهی و در آن متمرکز شوی، همان میشود!»؛ در صورتی که قطعیت ندارد و همیشه چنین نمیشود؛ مضافاً بر آن که «قانون دفع» نیز حاکم است! بلکه حقیقت این است که به هر چه واقعاً «توجه» نمایی، در جهتگیری و حرکتِ (عقلی، فکری، ذهنی، قلبی، حتی خیالی و احتمالاً مادی) به همان سو میروی، اما این که به مقصد و مقصود برسی یا خیر؟ به عوامل و اسباب دیگری بستگی دارد که در اختیار و مالکیت تو نمیباشند. لذا این دروغهای به اصطلاح روانشناسی، برای فریب مردم، سرگرم کردن آنها به تخیلات و تسکین دروغین دردهایشان و البته توجیه جایگاه و ظلم مستکبران میباشد!
آزمایشات الهی
آزمایشات الهی نیز همه برای معلوم و ظاهر نمودن صدق یا کذب و ثبات یا تزلزل در انتخابها و توجهات اختیاری میباشد؛ موضوعات و حوادثی را پیش میآورد تا معلوم شود آیا «توجه» او به خداوند سبحان و معادش، صادق بود یا کاذب - موقتی بود یا ثبات دارد - متزلزل بود، یا استحکام دارد - بصیرانه بود یا از روی عوامی و تقلید کور و اسیر امواج شدن بوده است - صبورانه بود و استقامت داشته و دارد، یا عجولانه و بدون هیچ پایداری و مجاهدتی و ...؟!
*- آدمی در هر لحظۀ زندگی فردی و اجتماعی خود، با مسائل و حوداثی روبرو میشود که «توجهش» را جلب مینمایند و چارهای هم از آن نیست؛ مثل این که بیمار میشود - برای بهبودی میکوشد - اشتغال و ازدواج برایش مهم است - باید در فکر تأمین معاش و تهیه مسکن و رفع سایر نیازها و دفع خطرات و گذر از مشکلات باشد - شاید جریانات سیاسی یا حوادثی در جهان نیز توجهش را جلب نماید، اما مهم این است که آیا این توجهات اجباری یا اختیاری، او را از یاد خدا، معاد و عمل به وظایف و تکالیفش بازمی دارتد یا خیر؟! لذا در توصیف بندگان مؤمن و بصیرش فرمود:
«رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ» (النّور، 37)
- مردانی (افرادی از زن و مرد) كه نه تجارت و نه معامله، آنها را از ياد خدا و بر پا داشتن نماز و ادای زكات غافل نمیكند، آنها از روزی میترسند كه دلها و چشمها در آن زير و رو میشوند!
بنابراین، اگر آدمی به توجهات خودش توجهی کند، علل این توجه را بررسی نماید، به منعفت یا ضرر و خسران توجهاتش بیندیشد، جهتگیریهای حق و باطل را از هم تمیز دهد و جهتگیری حق را مورد توجه خود قرار دهد؛ در صراط مستقیم قرار میگیرد و به سعادت دنیوی و اخروی میرسد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 254
- 13 آذر 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون صوتی بی توجهی به «توجه»