میترسم «عقل و تقلید» مقابل هم قرار گیرند و در این رویارویی، عقل به طور کلی تعطیل شود؟! (ارشد / کاشان)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
اصلاً نترسید، چون در اینجا، "ترس" موضوعیت، مورد و واقعیتی ندارد، فقط شعار است؛ بلکه شناخت و علم به هر کدام لازم است! برخی گمان دارند که مقولۀ "تقلید"، فقط در اسلام وجود دارد، در حالی که در تمامی مواضع، رفتار و گفتار خود، تقلید میکنند و هیچ نگرانی تقابل با "عقل" نیز ندارند!
چه در اندیشۀ اسلامی و چه غیر اسلامی، اگر ندانیم که معنا و کارآیی عقل چیست و حوزۀ تقلید کدام است، بحث در این موضوع بیمورد، لفاظی و شعاری میشود!
اگر دقت شود، به وضوح روشن است که برخی حتی در بسیاری از شعارهای فرهنگی، اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و ...، به رغم ژست روشنفکرانه و فکورانه، صد در صد تقلیدی رفتار میکنند! لذا پس از "عقل و وحی"، بسیار مهم است که انسان چه کسی را الگو، پیشوا و امام خود قرار داده و از او پیروی و تقلید مینماید؟! آیا معلم، مربی و رهبرش، به تفکر، تعقل، بصیرت و حق دعوت میکند، و یا به پیروی از شخص خودش و اطاعت از هوای نفس خود و دیگران دعوت میکند.
کار عقل
اگر چه بارها بیان شد که انواع عقل داریم، مانند: «عقل شناختی - عقل ریاضی - عقل ابزاری - عقل معاش»، اما بحث ما در همان عقل شناختی میباشد.
عقل، به نور علم میبیند و میشناسد، یعنی اگر علم نباشد، فرد عاقل و بدون علم، مانند انسان بینا در تاریکی محض میباشد و هیچ نمیبیند که بشناسد؛ و انسانی که علم دارد، اما عقل ندارد، مانند نابینایی زیر نور خورشید میباشد!
کار عقل، همان "شناخت" است که بر اساس علوم، قواعد و چارچوبهای فطری و نهادینه شده در عقل صورت میپذیرد؛ چنان که هر عقلی میداند هر چیزی معلولی دارد و بدون علت به وجود نمیآید - هر حرکتی، محرکی دارد - هر نظمی ناظمی دارد - جمع نقیضین محال است و ...؛ صدور حکم عقل نیز یا "تصدیق" است و یا "تکذیب".
به عنوان مثال: اگر کسی بگوید: «هم اکنون هم شب تاریک است و هم روز روشن»، عقل رد میکند، چرا که جمع نقیضین میشود - اگر کسی بگوید: «چیزی خود به خود پدید آمده»، عقل نمیپذیرد، چون خلاف قانون علیت میباشد - اگر کسی بگوید: «آفریننده و خدایی هست که هم پدر است، هم پسر است، و هم روح القدس است، از شکم مادری به دنیا آمده، توسط بندگانش به صلیب کشیده و ...، هیچ عقل سالمی نمیپذیرد - و یا اگر بگوید: «خورشید علت پیدانش انرژی و روشنایی در زمین است - خداوند سبحان است، متولد نشده، مخلوق و مصنوع نیست، چیزی مانند او نیست و ...، عقل تصدیق میکند و میپذیرد.
احکام عقلی، تقلیدی نیستند
بنابراین، چه در اسلام و چه در غیر اسلام، تقلید به عقلانیت راهی ندارد، چنان که در اسلام عزیز، «اصول دین تحقیقی است و تقلید در آنها جایز نیست». یعنی کسی نمیتواند بگوید: «چون پیامبر و اهل عصمت فرمودند، چون پدر و مادرم گفتند، چون در جامعه چنین میگویند که توحید و معاد حقیقت دارند، پس من نیز به تقلید از آنها میگویم که وجود دارند»؛ خیر! بلکه هر کسی باید به وسع خودش، با تحقیق و دلایل عقلی، این اصول را بشناسد و باور نماید.
از اینرو، خداوند سبحان، حتی به کفاری که توحید و معاد را رد میکنند و شرک میورزند نیز میفرماید: «هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ - دلیل و برهانتان را بیاورید، اگر راست میگویید» (البقره، 111 و ...)
بیتردید، هر ادعایی باید به تأیید و تصدیق عقل برسد تا آدمی آن را قبول و باور نماید، و در غیر اینصورت، شعار توخالی یا همان حرف مُفتِ غیر علمی، برای گمراه کردن میباشد:
«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ» (لقمان، 6)
- و بعضى از مردم سخنان بيهوده را مىخرند (داد و ستد میکنند) تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهى را به استهزا گيرند؛ براى آنان عذابى خواركننده است!
موضوع و حوزۀ تقلید
اما حوزه و محدودۀ "تقلید"، چه در اسلام و چه در غیر اسلام، قوانین رفتاری میباشد؛ حال خواه قوانین و احکام نماز باشد، یا قوانین ترافیک، ازدواج و طلاق، مالیات و صدها رفتار شخصی یا اجتماعی دیگر که باید قانونمند باشند.
بدیهی است که نسبت به قوانین، یا باید شخص خودش قانوندان، حقوقدان، فقیه و مجتهد باشد، یعنی در این زمینه تحصیلات تخصصی قابل قبولی داشته باشد، و یا به متخصص مراجعه کند و دستور العمل او را بپذیرد.
این چارچوب، اختصاصی به اسلام و تقلید در مسائل فقهیِ اسلامی ندارد، چنان که یک شخص بیاطلاع از مکانیک، خودش تشخیص خرابی نمیدهد و بدون علم و تخصص، به رفع آن اقدام نمیکند؛ -و یا- مردم برای امور حقوقی، به دادگاه مراجعه میکنند، وکیل میگیرند و ناچارند حکم قاضی را بپذیرند؛ -و یا- هنگام بیماری به پزشک متخصص مراجعه میکنند و هنگام ساخت و ساز، به مهندس و معمار و ... .
احکام اسلامی نیز همینطور است، یا شخص باید تحصیل تخصصی کند، مجتهد و فقیه شود و یا در احکام (نه در اصول عقلی) به فقیه رجوع کند.
پیروی در امور سیاسی
هر تقلیدی نیز باید مبتنی بر عقلی باشد که به نور علم میبیند، وگرنه «تقلید کور» است و بالتبع راهگشا نیست و چه بسا آسیب هم بزند!
به عنوان مثال: چون عقل علمی، بدون هیچ تقلیدی حکم میکند که سلامتی مهم است - حفظ آن لازم است - هنگام بیماری، باید خطر دفع و رفع شود - و لازم است به پزشک مراجعه شود و به تجویز او عمل شود؛ در مقام عمل (رفتار) همین کار را میکنیم.
اما شاهدید که یک عدهای بدون هیچ علم و تخصصی، خودشان پزشک میشوند، دائماً به همگان داروهای گیاهی و غیر گیاهی تجویز میکنند، و یک عده نیز از آنان تقلید کور میکنند و به تجویز آنان عمل میکنند! چنان که یک عده نیز در پوشش، آرایش، لحن گفتار، و حتی مواضع و شعائر، تقلید کور میکنند، و خودشان هیچ علمی ندارند و با عقل نیز کاری ندارند؛ اما چه بسا انسان به حکم عقل و علم، رفتار یا رویکردی را درست تشخیص دهد و از آن تقلید نماید.
پیروی در امور حکومتی و سیاسی [مانند پیروی از رهبر و ولیّ فقیه] نیز همینطور است؛ عقل حکم میکند که اگر در حکومت اسلامی، در میان فقها، یکی از آنها که ضمن علم، حکمت، ایمان و تقوا، از بصیرت و توان لازم نیز برخوردار بود، از سوی خبرگان به رهبری برگزیده شد و ...، باید از او پیروی نمایی.
کار این رهبر، دو بخش دارد: یا درجۀ علمی مرام را برای شناخت بیشتر ارتقا میبخشد؛ حقایق اسلام را در موضوعات گوناگون بیان میدارد، دوست و دشمن را میشناساند، بر بصیرت میافزاید - تذکر، نصیحت و هشدار میدهد ... - و یا هم راهکار نشان میدهد و هم دستور العمل صادر میکند؛ بنابراین، پیروی از او، تبعیت از او، حمایت از او، اجرای دستورهای او و ...، همه به حکم عقلی که به نور علم میبیند؛ ضروری میباشد.
در غیر اینصورت، حتی پیروی از پیامبر اکرم و امامان معصوم علیهم السلام نیز فقط احساسی و بر اساس جوّ زدگی است؛ لذا مبتنی بر علم، دانش، آگاهی، بصیرت، شعور و عقلانیت نیست، و چه بسا با کوچکترین مشکل، شک، شبهه، تحریک و وسوسهای، دگرگون شود! پیرو پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام، پیرو معاویه و یزید شود، و یا یک فرد مؤمن، انقلابی، مجاهد و همیشه در صحنه، به یک فرد فاسق، فاسد، خود فروخته، پست و بندۀ هوای نفس خود و دیگران تبدیل شود! آیا کم داشتیم و داریم؟!
مرتبط:
میگویند: انسانی که عقل دارد، چرا باید تقلید کند و چه نیازی به مجتهد هست؟ (18 اسفند 1397)
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
میترسم «عقل و تقلید» مقابل هم قرار گیرند و در این رویارویی، عقل به طور کلی تعطیل شود؟!
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/12201.html
- تعداد بازدید : 200
- 5 آذر 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون