گاه با خود میگویم: من که گناهکارم و گناهان زیادی هم دارم چرا باید دعا کنم - چرا باید خداوند حرف منِ گناهکار را گوش کند و خواسته و دعای من را اجابت کند؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
برای این که او خداوند رحمان، رحیم، عَفوّ، غفور، مجیب (استجابت کننده) و قریب (نزدیک) است و فرمود:
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» (البقره، 186)
- و هنگامى كه بندگان من، از تو در بارۀ من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)!
آیا خداوند متعال فرموده که من فقط به بندگان مؤمن، متقی و بیگناهم توجه و عنایت دارم و فقط دعای آنان را مستجاب میگردانم؟!
●- هر موقع انسان از یک سو خداوند سبحان را یاد کند و از سویی دیگر به یاد غفلتها، قصورها، تقصیرها و گناهان خودش بیفتد، فغان شیاطینی که مأمور او هستند بلند میشود؛ تمامی بافتههای خود رشته شده میبینند؛ لذا بر شیطنت و مکر خود میافزایند تا از راههای دیگری وارد شوند و آن بنده را از خدا دور و دورتر کنند. از جمله همین راه است که با وسوسه القا میکنند: «تو را با این همه گناه، با خدا چه کار - خجالت نمیکشی که باز هم خدا را میخوانی - آیا هنوز امید رحمت و مغفرت داری - اصلاً چرا خدا باید به دعایت توجه و عنایت کند، چه رسد به این که مستجاب نیز بنماید - رها کن و به همین گناهانت مشغول باش و ...»!
●- اگر بندۀ گناهکاری که یاد خدا کرده و از گناهانش خجل شده، تسلیم این وسوسهها گردد، مرتکب گناهی شده که از تمامی گناهان گذشتۀ او بدتر است و سبب بخشوده نشدنش نیز میگردد، چرا که «یأس از رحمت خدا»، خودش شرک است و شرک نیز نابخشودنی است، مگر آن که مشرک دست از شرکش بردارد.
آیۀ زیر، خطاب به بندگان گناهکار میباشد، نه مؤمنان و متقیان:
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (الزّمر، 53)
- بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف (زیادهروی) كردهايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همۀ گناهان را مىآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است».
●- بنابراین، کسی که تسلیم این وسوسهها شود، از یک سو از رحمت و مغفرت الهی ناامید شده است و از سویی دیگر پا فراتر گذشته و آیات را تکذیب میکند و هم به او افترا میبندد که «مرا نمیبخشد و دعایم را مستجاب نمیگرداند» و البته افترای به او، سنگینترین گناه و بدترین ظلم است:
«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ» (العنکبوت، 68)
- چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا به دروغ افترا زند و يا حق را پس از آنكه به سراغش آمده تكذيب نمايد؟! آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟!
آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی رحمة الله علیه:
«خلاصه؛ این هم از اهمیات است که باید سالک بداند که شیطان همه همتش این است که انسان را در هر حال که هست از راه خدا منع نماید و اگر از راههاى معمولى هواى نفس نتوانست برگرداند، آن وقت از طرق مموهه (وَهمی) شرع و عقل میآید! و اگر از اینها هم نتوانست غلبه نماید، میگوید: امر تو گذشته است، تو نمى توانى توبه حقیقى بکنى، توبه حقیقى شرایط دارد، تو کجا عمل به شرایط توبه حقیقى کجا؟! و اگر به شرایطش عمل نکنى، توبه نکردن بهتر از توبه دروغىن است؛ علاوه بر این، میگوید که تو آنقدر گناه کردهاى که از قابلیت و سعادت قبولى توبه و توفیق توبه افتادهای ! و اگر سالک این حرفهاى او را قبول بکند، مادامى که قبول کرده است مغلوب شده، آن شیطان ملعون مقصودش را به دست آورده؛ و اگر این حرفهاى او را جواب داد و رد کرد و گفت که اولاً: رحمت الهى را که میتواند تخیل بکند، رحمت او، رحمتى است که تو را مأیوس نکرد و دعایت را مستجاب نمود (طول عمر داد)؛ ثانیاً من اگر توبه حقیقى کامل نتوانم بکنم آن مقدارى که توانستم بکنم، میکنم. لعلّ (باشد که) خداوند مهربان به جهت همین مقدار توبه که کردم، توفیق بالاتر آن را بدهد، یک مقدار کاملتر توبه بکنم و آن را که کردم، باز توفیق بالاتر را میدهد و مرا به توبه کامل میرساند، چنانکه عادة الله به همین جارى شده است و اگر قول تو را قبول بکنم که هلاك قطعى است و ابداً نجات نیست و همین مأیوسى، خودش از گناهان کبیره موبقه است که لعلّ سبب بشود به تعجیل عذاب و سبب زیادتى عذاب و خسران دنیا و آخرت بشود » .(رسالۀ لقاء الله، ص 42)
دعا
«دعا»، خواندن خداوند رحمان و رحیم و درخواست از اوست و بدیهی است که جز او، کسی مالک و ربّ نیست که آدمی او را غنی و مؤثر در وجود بداند و او را بخواند و از او بخواهد!
آنگاه که فرمود: «مرا بخوانید تا استجابت کنم»، استثناء قائل نشد که فقط بندگان مؤمن، متقی و بیگناه مرا بخوانند و از من بخواهند، و متذکر گردید که دعا نکردن از تکبر میباشد و جایگاه متکبر جهنم است:
«وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ» (غافر، 60)
- و پروردگار شما فرموده است: «مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم! كسانى كه از عبادت من تكبّر مىورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مىشوند!»
فرمود: «من اگر بخواهم گناهان بندگانم را بگیرم که دیگر جنبدهای روی زمین باقی نمیماند»:
«وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَكَ عَلَيْهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ» (فاطر، 45)
- و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مىكرد، جنبندهاى را بر پشت زمين باقى نمىگذارد؛ ولى آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مىاندازد و هنگامى كه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مىكنند، و نه ساعتى پيشى مىگيرند.
●- خلاصه همین قدر که هنوز زندهایم و توان تفکر، تعقل، ایمان، تقوا، استغفار، توبه و ... از ما گرفته نشده است، معلوم میشود که خداوند عَفوّ و غفّار، بسیاری از گناهان ما را حتی بدون استغفار و توبه بخشوده است، اما دوست دارد که بندهاش از یک سو بفهمد که در حق خودش ظلم کرده و «ظَلمتُ نَفسی» بگوید، و از سویی دیگر از رحمت و مغفرت او ناامید نشود و همیشه استغفار و توبه نماید و امید به بخشش و استجابت دعا داشته باشد؛ بگوید: «خدایا! من گناه کردم، اما تو بخشندهای و اگر تمامی گناهان مرا (همانگونه که وعده نمودی) یکجا ببخشی، هیچ چیزی از تو کم نمیشود، بلکه من نجات مییابم و به تو نزدیکتر میشوم.
●- پس دعا کن و در طلب مغفرت بگو: (فرازهایی از دعای کمیل)
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِكُ الْعِصَمَ؛
خداوندا! بیامرز برایم آن گناهانی را که پردههای مصونیتم میدرد؛
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ النِّقَمَ؛
خداوندا! بیامرز برایم آن گناهانی را که کیفرها را فرو میبارند؛
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَيِّرُ النِّعَمَ؛
خداوندا! بیامرز برایم آن گناهانی که نعمتها را دگرگون میسازند؛
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ؛
خداوندا! بیامرز برایم آن گناهانی را که دعا را حبس میکند (از اجابت بازمیدارند)؛
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ الْبَلَاءَ؛
خداوندا! بیامرز برایم آن گناهانی که بلا را نازل میکند؛
اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِى كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ، وَكُلَّ خَطِيئَةٍ أَخْطَأْتُها.
خداوندا! بیامرز برایم همه گناهانی را که مرتکب شدم و تمام خطاهایی که به آنها آلوده گشتم.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
گاه با خود میگویم: من که گناهکارم و گناهان زیادی هم دارم چرا باید دعا کنم - چرا باید خداوند حرف منِ گناهکار را گوش کند و خواسته و دعای من را اجابت کند؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/AnswerPrayer/12287.html
- تعداد بازدید : 1225
- 11 دی 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی توحید دعا استجابت