پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
مراقب کلّیگویاییها جهت فضاسازی باشید! «در دانشگاه میگویند» یعنی چه؟! دانشگاه متشکل از هزاران استاد و دهها هزار دانشجو در سطوح متفاوت، و صدها رشته تحصیلی میباشد.
اما، شعارهایی چون «به جای درسهای عمومی اعتقادی، سخن کاربردی گفته شود و ...» دروغی فریبنده است؛ یعنی اولاً به دانشجو هیچ شناختی از مبانی اعتقادات اسلامی داده نشود و ثانیاً دائم از مشکلات گفته شود، تا سیاهنمایی و ایجاد یأس و ناامیدی کامل گردد!
این شعار ضدتبلیغی و بیمنطق، در حالیست که هیچ نیازی برای «به جای» وجود ندارد و فرصت و امکان، برای هر دو موضوع و موضوعات دیگر نیز وجود دارد. بنابراین مقصود، حذف مبانی اعتقادات اسلامی و بزرگنمایی مشکلات میباشد!
کاربردی
نکتۀ دوم، معنا، مفهوم و مصادیق «علوم کاربردی» میباشد. آیا «خداشناسی، خداپرستی، توحید، شناخت و اعتقاد به معاد» کاربردی نیست و سخن از گرانی مسکن، خودرو، پیاز و سیبزمینی، کاربردی میباشد؟! و آیا اساساً سخن از مشکلات فعلی جامعه، «علوم کاربردی» میباشند؛ در حالی که مشکلاتی امروز هست که فردا نخواهد بود و مشکلاتی فردا پیش میآید که امروز نیست. تمامی مشکلاتی که در جامعۀ ما وجود دارد، در سایر جوامع نیز وجود دارد و در غرب بیشتر و شدیدتر!
*- سخن از مشکلات روز، البته به صورت علمی، تحلیلی، نقد منطقی و ارائۀ راهکارها، به ویژه در محیط دانشگاهی، نه تنها خوب، بلکه لازم و ضروریست؛ اما اولاً چرا «به جای مباحث اعتقادی» باشد و ثانیاً در محیط دانشگاهی، چگونه طرح و بررسی شود که شعاری نباشد، بلکه علمی باشد؟!
علوم اعتقادی
نه فقط در اسلام عزیز، بلکه در تمامی ادیان، مذاهب و مکاتب بشری نیز «جهانبینی» و «باورها» اصل و زیرساخت مواضع و علمکردها میباشند، حال خواه جهانبینی اسلامی باشد، یا جهانبینی مادی - خواه باورها درست و حقیقی باشند، خواه خرافات به شکلهای سنّتی یا مدرن!
این که امام خمینی رحمة الله علیه با تأسی به مرحوم آیت الله کاشانی فرمودند: «سیاست ما عین دیانت ماست»، حقیقتی است که عمومیت دارد، یعنی سیاست کفار نیز عین دیانت آنهاست و دیانتشان نیز عین سیاستهایشان میباشد؛ چرا که هر گونه نگاه، موضعگیری، سیاستگزاری، برنامهریزی و اقدام برای انجام در هر امری، مبتنی بر «جهانبینی و اعتقادات و باورها» میباشد. همینها که میگویند: «دروس عمومی اعتقادات حذف شود و به جای آن مباحث چالشی و آن هم به صورت شعاری مطرح شود!» مبتنی بر اعتقادات باطل آنها میباشد.
بنابراین، اگر تمامی علوم را در نظر بگیرید، «کاربردیتر» از علوم و مباحث اعتقادی، در زندگی فردی و اجتماعی و سرنوشت دنیوی و اخروی وجود ندارد.
کاربردیترین علم
«فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» (محمد صلوات الله علیه و آله، 19)، یعنی به صورت علمی، بشناس و بدان که هیچ إلهی به جز الله وجود ندارد؛ لذا نه هوای نفس خود و دیگران را إله بگیر و نه برای فریادهای متکبرانه و گوشخراش، دلآزار و منحرف کنندۀ فراعنۀ زمان، مبنی بر «مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي - برای شما إلهی جز خودم خودم نمیشناسم» (القصص، 38) و «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى - من برترین ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندۀ امور) شما هستم» (النازعات، 29)، اهمیّت و ارزشی قائل شو و آنان را بندگی نکن؛ بلکه خداوند سبحان، خالق، مالک و ربّ العالمین را بندگی کن، تا به رشد، کمال، امنیت و فلاح برسی.
●- کدام یک از جریانهای انحرافی غرب و جنایات نظام سلطه و عملکردهایشان در حوزههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روابط بین الملل و ...؛ مبتنی بر جهان بینی مادی و اعتقادات فراماسونی (شیطانپرستی)، صهیونیستی، اومانیستی و ماکیاولیستی آنها نمیباشد و کدام یک از باورها را در قالب نظریهها، فلسفهها، دروس دانشگاهی، تبلیغات عمومی ... و حتی رُمان، فیلم، سریال، تأتر، گزارش و ...، به اذهان عمومی خودشان و مردمان جهان القا نمیکنند؟!
●- آیا ظلم به جامعه بشری، به استعمار و استثمار کشیدن ملّتها و غارت سرمایههایشان، مبتنی بر اعتقادات و باورهای آنان نمیباشد؟!
●- آیا نهادینه کردن «نژاد پرستی» در امریکا و اروپا و جدیت در تحقق آن، حتی در سازمانها، ادارات، دادگاهها، پلیس و مردم، مدارس و حتی بیمارستانها و ...؛ اعتقادی نمیباشد؟!
●- آیا رواج بردهداری مدرن و سنّتی، به ویژه در امریکا، مبتنی بر باورهای مستکبرانه و ظالمانه نیست. اوباما در دوره ریاست جمهوری، به صراحت گفت: «ما نمیتوانیم ژن بردهداری را از امریکاییها جدا کنیم!»
●- آیا تلاش برای القای «اسلام هراسی» و گسترش آن، توسط دولتها و دستگاهها رسمی و غیر رسمی و نیز در تمامی عرصههای تبلیغاتی، ریشۀ اعتقادی ندارد؟!
●- آیا در دستور کار قرار دادن «مسلمان کُشی و نسلکُشی مسلمانان و اهتمام ویژه به بچهکُشی» از بوسنی در قلب اروپا گرفته تا میانمار در شرق آسیا و به ویژه در کشورهای مسلمان آسیای غربی [ایران، فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان و ...] و همچنین در یمن و ...؛ مبتنی بر اعتقادات کفرآمیز و باورهای مستکبرانۀ فراماسونی و صهیونیستی آنها نمیباشد؟!
●- آیا ترویج «همجنسبازی» در میان مردم، حمایت حکومتها و دولتها با تصویب این رذیله در مجالس قانونگذاری، اشارۀ تأییدی بر این ناهنجاری رفتاری در هر فیلم و سریال با هر موضوعی، آموزش به کودکان دبستانی، تحمیل آموزش و رواج آن در مدارس ابتدایی و متوسطه تمامی کشورها، تحت عنوان سند 2030 و سایر قطعنامهها و مصوبات، ریشه در اعتقادات و باورهای آنان ندارد؟!
*- اما نوبت به اسلام که میرسد و شرایط و امکانی برای تدریس معارف اسلامی که پیدا میشود، میگویند: «در دانشگاهها، این مباحث حذف شود و به جایش از مشکلات گفته شود تا کاربردی باشد!»
آنها میخواهند در جبهههای جنگ شناختی، نجنگیده به پیروزی رسند، لذا از مسلمانان میخواهند که «خودزنی» و «خودکُشی» نمایند!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم .
پرسش:
در دانشگاه میگویند: به جای درسهای عمومی اعتقادات، چیزهایی گفته بشه که کاربردی باشه، موضوعاتی که توی جامعه درگیرش هستیم؛ مثلا اوضاع اقتصادی جامعه و هزار یک مشکل موجود؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/CognitiveWarfare/12907.html
کلمات کلیدی:
سیاسی «جنگ شناختی» علم