پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
بشر مراتب، درجات و احوالات گوناگونی دارد.
ابلیس لعین پس از نافرمانی و مواجه با عدم پذیرش توجیهات برای تکبرش گفت: «خدایا! تو مرا اغفال کردی»! بشر نیز اگر به معرفت و ایمان لازم نرسد، با تعلیم و وسوسۀ شیاطین جنّ و انس، به جای آن که خود را مقصر ببیند و "ظَلَمتُ نَفسی" بگوید، پس از آن که به خاطر اعمالش به مخمصه افتاد، خود را منزه از هر عیبی [سبحان] میبیند و نسبت به خداوند سبحان، معترض و یا دستکم بدگمان میشود!
●- دنیا، دار عقل، شعور، منطق، اختیار، اراده و انتخاب است و انتخاب وقتی مصداق دارد که پیش روی آدمی دو یا چندین گزینۀ متفاوت وجود داشته باشد. بنابراین، جبر محض بر این دنیا حاکم نشده است؛ لذا اگر کسی با چاقو به چشم کسی زد، او کور میشود، و اگر تیری به قلب؛ و البته هر کاری، نتایج دنیوی و اخروی خودش را در پیدارد.
●- خداوند متعال، عادل است، اما معنای عدالت این نیست که هیچ چیزی اندازه و قانون و نظم نداشته باشد. "عدالت"، یعنی: «قرار گرفتن هر چیزی در موضع خودش».
اما فرمود: «اگر بخواهم با عدلم رفتار کنم، دیگر جنبدهای روی زمین نخواهد ماند»:
«وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا» (فاطر، 45)
- اگر خداوند مردم را به سبب كارهايى كه انجام دادهاند مجازات كند، جنبندهاى را بر پشت زمين باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معيّنى تأخير مىاندازد (و مهلت اصلاح مىدهد) امّا هنگامى كه اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر كس را به مقتضاى عملش جزا مىدهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيّات همه آگاه است)!
از اینرو، حتی اهل عصمت علیهم السلام نیز عرضه میداشتند که «خداوندا! از عدل تو به سوی رحمت و فضلت گریزانیم».
انسان
انسان نیز وقتی به دنیا میآید، هیچ نمیداند. بالفعل، نه شیطان صفت است و نه خلیفة الله! اگر چه به او فطرت پاک داده شده است و قابلیت هر دو را دارد.
مراحل تکامل انسان که خودش پیچیدۀ تمام هستی میباشد، از جمادی (نطفه) شروع میشود و به مرحلۀ نباتی (رشدی مانند گیاهان) میرسد و از آن عبور میکند و به حیات حیوانی قدم میگذارد، از آن نیز عبور میکند و وارد عالَم انسانی میشود و اگر رشد و تکامل یابد، از آن نیز عبور کرده و به "ملکوت" میرسد. به قول مولوی:
از جمادی مردم و نامی شدم وز نما مردم به حیوان برزدم
مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم
حملهٔ دیگر بمیرم از بشر تا بر آرم از ملایک پر و سر
وز ملک هم بایدم جستن ز جو کل شیء هالک الا وجهه
بار دیگر از ملک قربان شوم آنچ اندر وهم ناید آن شوم
پس عدم گردم عدم چون ارغنون گویدم که انا الیه راجعون
اما، چون آدمی چنین مراحل و امکانی رشدی دارد، دلیل نمیشود که همگان تمامی این مراحل را طی کنند و به کمال برسند؛ برخی در همان وادی جمادی میمانند و دلهایشان مانند سنگ [کَالحَجَر] میشود – برخی دیگر فقط رشد نباتی میکنند و در نهایت چون درختی ناپاکی میشوند که ریشهاش در بیرون زمین است [كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ] – برخی دیگر عبور کرده و به عالم حیوانی میرسند، اما در همینجا متوقف میشوند؛ به حیات حیوانی و زندگی چون حیوانات بسنده میکنند، و بدیهی است که کار حیوان، چریدن و کشتن موجودات کوچکتر و ارتزاق از خون و گوشت آنها میباشد؛ لذا فرمود که این گروه مثل چهارپایان [كَالْأَنْعَامِ] و پستترند.
«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» (الأعراف، 179)
- به يقين، گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم؛ آنها دلها [عقلها] يى دارند كه با آن (انديشه نمىكنند، و) نمىفهمند؛ و چشمانى كه با آن نمىبينند؛ و گوشهايى كه با آن نمىشنوند؛ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همه گونه امكانات هدايت، باز هم گمراهند)!
حتی برخی از این حیوانات وحشی، ظاهری بسیار آراسته و زیبا دارند و چنان قیافه (ژست) آدم فرهیخته به خود میگیرند که بیینده گمان میکند که لابد گوش شنوا دارند و عاقلند؛ اما از چهارپایان نیز گمراهترند:
«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» (الفرقان، 44)
- آيا گمان مىبرى که بيشتر آنان مىشنوند يا مىفهمند (خرد میورزند)؟! آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراهترند!
بنابراین، مستکبران، ظالمان و جنایتکاران، اصلاً به عرصۀ حیات انسانی وارد نشدهاند که سپس از آن جدا شده و فاصله بگیرند!
نقش قربانیان
●- چنین نیست که قربانیان، همگی خود نیز قصور و تقصیر داشته باشند؛ این القائات همان حیوانات خونخوار است که میگویند: «ما که تقصیری نداریم، بلکه قربانیان خود مقصر بودند»! بلکه بسیاری از مردم، قربانی قصور و تقصیر دیگران [ظالمان و جاهلان] میگردند.
13 معصوم و 11 امام علیهم السلام را با بدترین وضعی به شهادت رساندند؛ آیا قصور و تقصیری داشتند؟!
در همین عصر ما، همین غربیهای به ظاهر متمدن و در باطن حیوانات وحشی، مسلمانان را از قلب اروپا در بوسنی گرفته تا شرق آسیا در میانمار، قتل کرده و میکنند، آیا آنها و از جمله مردم عادی و غیر نظامی، زنان و کودکان و ... قصور و تقصیر داشتند؟!
اثر گذاری ناخواسته در سببیّت
بسیاری از قربانیان ظلمها و جنایات، خودشان "مقصر" نیستند، اما چه بسا در "سببیّت" پیدایش و گسترش ظلم و جنایت، اثرگذار بوده باشند.
به عنوان مثال آشکار: «اگر مسلمانان جهان، به قرآن مجید علم و ایمان داشتند، و در عمل، «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ – سخت و شدید در مقابل کفار و رحمتآور بین خودشان / الفتح، 29» بودند – اگر طبق آیۀ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ - مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهيد و تقواى الهى پيشه كنيد، باشد كه مشمول رحمت او شويد / الحجرات، 10»، با یک دیگر برادری میکردند و در صورت بروز اختلاف، صلح میدادند – اگر امر خداوند متعال را اطاعت مینمودند و همه حول محور "حبل الله" وحدت میکردند و متفرق نمیشدند و به امر «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا - و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد / آل عمران، 103» عمل مینمودند، هرگز کفار، ظالمان و جنایتکاران بر آنان مسلط نمیشدند.
غیر مسلمانان – اکراین
به وضعیت کشور و اوضاع مردم اکراین نگاه کنیم و برایمان عبرت شود.
اگر مردم اکراین هوشیار بودند و فریب "انقلاب رنگینِ امریکایی" را نمیخوردند – اگر یک هنرپیشۀ تئاتر و نوکر امریکا را بر مسند قدرت نمینشاندند – اگر دولت و ملت، به جای تلاش برای ثبات و قدرت خود، ولایت طاغوت (امریکا) را برنمی گزیدند، تمام همّ و غمّ و امکانات خود را صرف نزدیک شدن به سلطۀ غرب و تبدیل کشور به پایگاه نظامی امریکا و استقرار ناتو در مرزهای روسیه نمینمودند و ...، هرگز چنین جنگی رخ نمیداد!
●- اینها همه، مشارکت در "سببیّت" است، اگر خودشان ندانند و نخواهند؛ اما "غفلت" و "خطاهای محاسباتی" و "پیروی از هوای نفس"، نتایج خود را تحمیل میکند.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
ظلم، شکنجه و قتل در دنیا بسیار است! پرسش: «چگونه آدمی اینقدر با انسانیت که خوی اوست فاصله میگیرد – به عدل خدا ایمان دارم، اما برایم پرسشهایی پدید میآیند؟!
پاسخ (نشانی لنیک):
https://www.x-shobhe.com/Justice/11699.html
کلمات کلیدی:
گوناگون عدل