پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
پیش از هر مطلبی، باید تکلیف خود را با گزارۀ «در کجای قرآن آمده –یا - در قرآن کریم نیامده» روشن نماییم که منطق وهابیهاست! مگر همه چیز در قرآن کریم آمده است؟ در کدام آیه به رکعات نماز اشاره شده است؟ اما در قرآن کریم مکرر فرموده که قرآن مجید را از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرا بگیرید و البته آیات را با تفکر و تعقل بخوانید؛ بنابراین، آموزههای اهل عصمت علیهم السلام است که قرآن حکیم، معارف و احکام را به ما میآموزد.
الف – "اسم" یعنی نشانه – "آیه" را نیز "نشانه" ترجمه میکنیم، چون کلمات متفاوت جایگزین نداریم که تفاوت این دو را مشخص نماید، مگر این که شرح داده شود.
"اسم"، نشانهای است که با آن به کسی یا چیزی اشاره میشود؛ مثل این که اسم خاص خداوند متعال "الله جلّ جلاله" میباشد؛ و یا اسم این آقا علی و آن خانم فاطمه است.
پس، "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ"؛ یعنی: به نشانه الله، رحمان و رحیم، نه خودش. ذات مقدس که اسم و رسم ندارد؛ بلکه به نشانههایش شناخته میشود.
اگر شما بگویید: "استاد شهید، آیت الله مطهری رحمة الله علیه"، کلمات استاد، شهید، آیت الله و مطهری، همگی اسمهایی هستند که معرف اوصافی از یک شخص میباشند، نه خودش. اگر اسم شما حسن، حسین، یا مریم باشد، نشانه شماست.
اما، "اسم" باید ظهور و تجلی داشته باشد تا قابل درک و شناسایی باشد. اگر همینطوری بگویید: امیرالمؤمنین، دکتر، مهندس، کوه، دشت و دریا، اما هیچ ظهور و تجلی خارجی نداشته باشند، قابل شناختن نیستند؛ لذا اسم رحمت خود را ظهور بخشید و تجلی داد و فرمود: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ - ما تو را جز برای رحمت عالمیان نفرستادیم / الأنبیاء، 107» و هم چنین در سایر آیات، به سایر آن چه ظهور و تجلی رحمتش میباشد [که همه چیز از رحمت اوست] تصریح نمود؛ مانند رحمت قرآن کریم، رحمت مغفرت، رحمت رزق و گشایش و ... :
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» (الإسراء، 82)
- و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید.
ب – "آیه" نیز به همان معنای "نشانه" میباشد، منتهی نشانهای که به سوی هدفی، شخصی، جایی یا چیزی، راهنمایی و هدایت میکند. بیتردید آیه نیز باید ظهور و تجلی داشته باشد، وگرنه نشانه و هدایتگر نخواهد بود. مِثل این که ورود ممنوع بودن یک خیابان، در تابلوی راهنمای آن، ظهور مییابد. لذا خداوند متعال، در آیات گوناگونی، هنگام اشاره به آیاتش، به ظهور آنها تصریح نموده و تذکر میدهد، چه آیاتش در قرآن مجید باشد و چه در خلقت:
«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» (الرّوم، 46)
- و از آیات (نشانههای علم، حکمت، قدرت، رحمت و عظمت) خدا این است که بادها را بعنوان بشارتگرانی میفرستد تا شما را از رحمتش بچشاند (و سیراب کند) و کشتیها بفرمانش حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید؛ شاید شکرگزاری کنید.
بنابراین، باد، باران، دریا، و هر چه که در همین طبیعت مادی میبینیم، همه تجلی و نشانههای خداوند حیّ، علیم، حکیم، قادر، مالک و ربّ میباشند.
ج – "تجلی"، همین ظهور و بروز حقیقتی یا چیزی در چیزهای دیگر است، مانند تجلی نور آفتاب یا تصویر شما در آینه. وقتی دانشمندی کتابی مینویسد، بخشی از علم او در کتابش متجلی میشود؛ علم، حکمت، قدرت و سایر اسمای الهی نیز در آیاتش که در دو کتاب خلقت و وحی نوشته، متجلی میگردد. لذا فرمودهاند که قرآن کریم، تجلی علم خداست.
بنابراین، "تجلی" امری نیست که برای شناخت و باور آن، الزامی باشد که در قرآن کریم بدان اشاره شده باشد، اگر چه به یک نمونه اشاره شده است، که نشان میدهد اگر کمی بیشتر "ربوبیت" خود را تجلی دهم، نمیتوانید تحمل کنید، حتی اگر حضرت موسی علیه السلام باشید:
«وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ» (الأعراف، 143)
- و هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم!» گفت: «هرگز مرا نخواهی دید! ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید!» اما هنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را همسان خاک قرار داد؛ و موسی مدهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد: «خداوندا! منزهی تو (از اینکه با چشم تو را ببینم)! من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!»
نکات:
آن حضرت، تجلی خداوند متعال را در کوه و دشت میدید، اما میخواست خودش را ببیند که دیدنی نیست، لذا فرمود کمی بیشتر ربوبیتم را برایت تجلی میدهم تا ببینی همان کوه نیز میپاشد.
●- از آنجا که هستی هیچ چیزی از خودش نیست [هیچ چیزی قائم به ذات نیست]، پس اگر تجلی او نباشند، باید تجلی چیز دیگری باشند، این همان شرک و الحاد در اسماء اوست.
همه مخلوق هستند. هر مخلوقی، تجلی خالقیت – هر زندهای، تجلی رحمت و حیات بخشی – هر مصنوعی، تجلی صانعیت – هر حدّ و اندازهای، تجلی قادریت – هر مملوکی تجلی مالکیت ... و هر تربیت و ادارهای، تجلی ربوبیّت او میباشد.
●- هنگامی که یک زمین کشاورزی، باغ میوه، ساختمان، خودرو، پارچه یا لباس دوخته شده، خوراکی طبخ شده و یا کتاب، نقاشی، فیلم و ... را میبینید، تردید نمیکنید که همه تجلی شخص یا اشخاصی است که کشاورز و باغدار میباشند، یا مهندس، ریسنده، بافنده، دوزنده، آشپز، نویسنده، هنرمند و ... میباشند که این ویژگیهای خود را در اثرشان تجلی دادهاند.
پس، هر چه در این عالم هستی وجود دارد، مخلوق اوست و بالتبع ظهور و تجلی اسماء اوست.
●- بنابراین، هر چه هست، "اسم الله" است، هر چه هست "آیت الله" است، و هر اسم و آیهای، تجلی اوست.
«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»
«فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» (الشوری، 11)
- او آفریننده آسمانها و زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد و جفتهایی از چهارپایان آفرید؛ و شما را به این وسیله [= بوسیله همسران] زیاد می کند؛ هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست!
«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»، یعنی: «چیزی مانند او نیست»، و کسی هم تا کنون مدعی نشده که "اسم، آیه [نشانه]، و یا تجلی چیزی" مثل اوست.
تجلی صورت شما در آینه، هرگز مثل شما نیست – تجلی علم دانشمند در کتابش، هرگز مثل او نیست ...، و تجلی خداوند سبحان در اسماء و آیاتش، هرگز مِثل و مانند او نیست.
●- پس خداوند سبحان، در هر چه هست دیده و شناخته میشود، اما چیزی مثل او نیست.
معنای دیدن خداوند سبحان در یک شاخه گل این نیست که خدا شکل یا شبیه این گُل میباشد، بلکه اگر کسی با عقلی که به نور علم میبیند، قلبی که فهم میکند و بصیرتی که به ژرفا نظر دارد، ببیند، علم، حکمت، قدرت، مالکیت، غظمت و سایر اسمای الهی را به اندازۀ ظرفیت وجودی آن گل، در آن میبیند و البته میفهمد که خالقش، غیر از این مخلوق هست « لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان
پرسش:
آیا جهان جلوه خداست یا آیه و نشانه اوست؟ میگویند: «همه چیز تجلی خداست، در قرآن نیامده است، با دیدن یک گُل، خدا دیده نمیشود، او "لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ" هست»؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/belief/11302.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید