میگویند: «شما حق ندارید بر عقاید خود پافشاری کنید، باید همگان را بپذیرید، چنان که شهید سلیمانی گفت: «جامعۀ ما خانوادۀ ماست - آن دختر کم حجاب نیز دختر ما و شماست»؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
آیا اعضای خانواده مجازند که منحرف شوند و هر کاری دلشان خواست بکنند - فرهنگ، شخصیت و منافع خانواده را لگد مال کنند و امنیّت خانواده را به مخاطره بیندازند، به خدمت دشمنان خانواده درآیند، اموال خانواده را به آتش بکشند و حتی تعدادی از جوانانهای خانواده را بکُشند؟!
*- آیا شهید حاج قاسم سلیمانی، خودش بر عقایدش پایبند نبود، مقید به مسلمانی نبود و در راه خدا مجاهدت نمینمود و در همین راه به شهادت نرسید؟!
*- از کجای سخنان وی نتیجه گرفتند که «شما حق ندارید بر عقاید خود پافشاری کنید» و چرا چنین نتیجهای را برای عناد و لجاج خود نگرفتند و بر کفر، شرک، فساد و فحشای خود پافشاری دارند و حتی به بهانۀ «زن، زندگی، آزادی»، اغتشاش به راه میاندازند، اموال عمومی و خصوصی را به آتش میکشند، قمهکِشی میکنند، سلاح گرم استفاده میکنند و آدم میکُشند؟!
*- آیا اساساً شهید حاج قاسم سلیمانی را قبول دارند، او را دوست دارند و از راه و رهنمودهایش پیروی میکنند، یا همین چند جمله را برای کجرویهای خود مستمسک گرفتهاند؟!
*- آیا شهید سلیمانی، اعضای گروهکهای تروریستی چون منافقین، کومله، داعش و ... را اعضای خانواده و فرزندان خود میدانست و به این بهانه با آنها مبارزه نمینمود؟!
●- وقتی برای توجیه انحرافات خود و نیز فریب دیگران، با جرأت و جسارت تمام، آیات قرآن مجید را یا تکذیب و حتی مسخره میکنند و یا با تفسیر به رأی، مصادره به مطلوب میکنند و هم چنین حتی حدیث و روایت جعل میکنند، دیگر سخنان شهید حاج قاسم و یا سایر بزرگان، جای خود دارد!
سخنان شهید حاج قاسم سلیمانی جدید نبود
سخنان شهید حاج قاسم سلیمانی رحمة الله علیه، جدید نبود، بلکه تبلور فهم و تأسی به همان آموزهها، فرهنگ و تربیت اسلامی در آیات متعدد قرآن کریم، احادیث و سیرۀ اهل عصمت علیهم السلام بود. حضرت ابراهیم علیه السلام، هم خویشان و دیگران را با مهربانی و استدلال به توحید و شرک دعوت نمودند و هم بتهایشان را شکستند! به حضرات موسی و هارون فرمود: «به سوی فرعون روید که طغیان کرده است، اما در برخورد اول، با گفتار نرم، او را دعوت کنید، باشد که متذکر گردد» ... و در چگونگی پیوند و رابطۀ مؤمنان (نه همگان) با یکدیگر فرمود:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (الحجرات، 10)
- در حقيقت مؤمنان با هم برادرند؛ پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد.
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، هنگامی که مالک اشتر را برای ولایت مصر میفرستادند، دستور العملهای حکومتی برای وی نوشتند و از جمله متذکر گردیدند:
«دلت را از رحمت و محبّت و نرمش با مردم لبريز كن. مبادا كه چونان درندهای شكارشان را غنيمت شماری، زيرا آنان از دو دسته بيرون نيستند: يا در دين با تو برادرند و يا در آفرينش با تو برابر. » (نهج البلاغه، نامه 53)
امام خامنهای، دربارۀ تقسیم مسئولان و مردم به دو دستۀ «اصولگرا و اصلاح طلب» فرمودند:
«بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم بندی را غلط میدانم. نقطۀ مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست. نقطۀ مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است...؛ نقطۀ مقابل اصلاح طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتیِ اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبه روز و نوبه نو» (19/2/1384)
تأدیب، تنبیه، مجازات و حتی برخورد
بله، نه فقط آحاد ملّت ایران، بلکه آحاد جامعۀ اسلامی، همه اعضای یک خانواده هستند و اگر وسیعتر بنگریم، «بنی آدم اعضای یک پیکرند»! اما، معنای این منطق چیست؟ آیا یعنی هر کسی، هر کاری که دلش خواست بکند و اهل ایمان و تقوا، خفقان بگیرند؟!
●- حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، «رحمة للعالمین» بودند و خداوند متعال در قرآن کریم تصریح نمود که حُسن خُلق تو سبب جذب مردم شد و در آیۀ دیگری فرمود: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ - گوئی میخواهی جان خود را از شدت اندوه از دست دهی بخاطر اينكه آنها ايمان نمیآورند.» (الشعراء، 3)؛ اما در عین حال نه تنها تمامی احکام حقوقی، کیفری و جزایی را خودشان به امر خداوند متعال وضع و ابلاغ نمودند و اجرا هم مینمودند؛ بلکه در طی 23 سال، دهها جنگ بر ایشان و مسلمانان تحمیل شد که ایشان در بسیاری از آنان (غزوات) حضور داشتند، از جمله: «بدر، احد، خندق، مصطلق، خیبر، فتح مکه، حنین و طائف» و در هیچ کدام با لبخند، گُل، شیرینی و تحفه، به پیشواز دشمنان نرفتند و البته دشمنان نیز اهل مکه، مدینه و حجاز (هموطن) بودند و هیچ کدام خارجی نبودند!
●- امیرالمؤمنین، امام علی علیه اسلام، خود برای همگان «امام الرّحمة» بودند و آن همه مصیبت را برای حفظ اسلام و هدایت عمومی (البته در طول تاریخ) متحمل شدند، اما در قضاوت و اجرای عدالت کوتاه نمیآمدند و در همان مدت کوتاه حکومت (4 سال و 6 ماه)، سه جنگ بزرگ «نهروان، صفین و جمل» بر ایشان تحمیل شد و همه از سوی مردمان مکه، مدینه، کوفه و حتی با حضور برخی از خویشان ایشان بود؛ و ایشان با آنان جنگیدند.
●- نهضت سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام و ماجرای کربلا و عاشورا، بهترین نمونه است که مسلمانان مکه، مدینه و کلاً حجاز، به رغم محبت به ایشان، همراهی نکردند و به ظاهر مسلمانانی از کوفه و شام آن جنایت بزرگ و سلاخی را رقم زدند!
مرز الهی در قرآن کریم
هیچ دین، مکتب و مذهبی،به اندازۀ اسلام عزیز، بر وحدت عمومی، محبّت و مودّت بین مردم، تعاون و نیز رعایت پدر و مادر و خویشان (ارحام) و حتی همسایگان، تعلیم نداده و تأکید ننموده است، اما این به معنای «هر کی هر کی» بودن و بیضابطه و قانون بودن روابط نمیباشد؛ چنان که حتی در ارتباط با نزدیکترین خویشان فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (التّوبة، 23)
- اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به دوستى [و سرپرستی] مگيريد و هر كس از ميان شما آنان را به دوستى [و سرپرستی] بگيرد آنان همان ستمكارانند.
شهید حاج قاسم سلیمانی: «جامعۀ ما، خانوادۀ ماست»
بنابراین، معنا و پیام شهید سلیمانی مبنی بر «جامعۀ ما، خانوادۀ ماست»، این نیست که مردم مسلمان ما باید از اعتقادات، تقیدات، فرهنگ، آرمانها و ارزشهای خود عقب نشینی کنند، با هیچ جریان انحرافی و یا فساد اجتماعی نیز کاری نداشته باشند، و همه را در آغوش بکشند! چنان که خود ایشان نیز چنین ننمودند.
«جامعۀ ما، خانوادۀ ماست، اینها مردم ما هستند، بچههای ما هستند»؛ یعنی: اولاً تمامی امکانات اجتماعی رشد و کمال، در اختیار آنان نیز قرار دارد، ثانیاً خون شهدا و جانبازان در راه خدا، برای حفظ منافع آنان نیز ریخته شده است - ثالثاً باید دلمان بسوزد و در ارتقای سطح دانش و بینش، نجات آنان از عوامی و جوّ زدگی و نیز افزایش بصیرت آنها بکوشیم و به قول شهید سلیمانی: «باید آنها را نیز جذب کرد» نه این که عقب نشینی کنیم و این عدۀ قلیل را بر جامعه مسلط نماییم!
*- اما، حتی فرزندان نیز گاه با تعلیم، تربیت، موعظه، تذکر و نصیحت رشد مییابند و گاه لجاج و عناد دارند، سرکشی میکنند، دست به تخریب و ایجاد رعب و وحشت میزنند، خادم بیگانگان میگردند، آدم میکُشند، امنیت خانواده (جامعه) را به مخاطره میاندازند و فساد و فحشا را رواج میدهند! در چنین شرایطی چه باید کرد؟! حتی اگر از اعضای خانواده باشند؟!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
میگویند: «شما حق ندارید بر عقاید خود پافشاری کنید، باید همگان را بپذیرید، چنان که شهید سلیمانی گفت: «جامعۀ ما خانوادۀ ماست - آن دختر کم حجاب نیز دختر ما و شماست»؟!
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/12426.html
- تعداد بازدید : 257
- 17 اسفند 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون